امشب از آسمـان، مه انـور رسیده است
آئینـــه ای ز نـور پیمبــــر رسیده است
این جلوه و جلال کدامیـن ستـاره است
کزآسمــان به جلـوه ی دیگـر رسیده است
کـم کـم طلـوع صبـح وفـا دیـدنی بود
گوئی شب فـراق بـه آخــر رسیده است
از مشـرق مـدینــه پی عـرض احتـرام
مهـر فلک بـه دامـن پـرُ زر رسیده است
وقتی طنیـن بـال مـلائـک بلنــد شـد
آمـد خبـرکـه جلـــوه ی داور رسیده است
یک گل به نام حضرت معصومـه از خـدا
امشب بـرای مـوسی جعفر رسیده است
هفت آسمـان نظـاره گـر او بـود کـه او
با شوکت و جـلالت و بـا فـَر رسیده است
آئینـه دار زُهــره ی زهــرا رسیــد و بـاز
گفتنــد نـور زُهــره ی ازهــر رسیده است
این است بـانـوئی که مقــام رفیـع او
تا طاق عـرش خـالق اکبــر رسیده است
این است گوهری که ز دریای علم و دین
بـر ســاحل حقیـقتِ بــاور رسیده است
این است آن کریمه که از جـود و مکرمت
فیضش به ناتوان و تـوانگـر رسیده است
این است آن شفیعه که از قـدر و منزلت
آوازه اش به عـرصه ی محشر رسیده است
کَی نـا امیـد میرود از درگهش بــرون
هرکس که با امیـد به این در رسیده است
بـر زائـر بهشتی کــویش نــدا دهنــد
لب تشنه ای به چشمه ی کوثر رسیده است
***حضرت معصومه سلام الله علیها، در اول ذی القعده سال 173 هجری قمری دیده به جهان گشود و خانه ی امام موسی بن جعفر علیه السلام را غرق در نور و شادی نمود. در مورد عظمت این بانوی با کرامت همین بس که امام معصوم علیه السلام، یعنی پدر بزرگوارش سه بار پشت سر هم می فرماید: «فداها ابوها، فداها ابوها، فداها ابوها»، توضیح اینکه در زمان حیات مبارک امام موسی بن جعفر علیه السلام، پدر گرامی حضرت معصومه سلام الله علیها، جمعی از علاقمندان و یاران حضرت که در بیرون از مدینه زندگی می کردند برای زیارت و عرض ادب و طرح سوالات خود به مدینه می آیند و به خانه حضرت مشرف می شوند. در را که می زنند حضرت معصومه سلام الله علیها، پشت در می آیند، و به آن شیعیان خبر می دهند که پدر در خانه نیست. آن شیعیان عرض می کنند ما از بیرون مدینه برای زیارت امام علیه السلام، و طرح سوال خدمت شان رسیده ایم. این جاست که حضرت معصومه سلام الله می فرماید، فردا بیایید و جواب سوالات را بگیرید. آن ها یک شب در مدینه سر می کنند و فردا می آیند در خانه امام در حالی که هنوز امام به خانه برنگشته بودند اما پاسخ سوالات از سوی حضرت معصومه سلام الله علیها، داده می شود. آن ها جواب سوالات را می گیرند و در راه رفتن به سمت خانه هایشان امام موسی کاظم علیه السلام، را در راه زیارت می کنند و قاعدتا از دیدار امام خوشحال می شوند. آن وقت ماجرا را برای امام بازگو می کنند، امام سوالات را به همراه پاسخ آن ها می گیرند و مطالعه می کنند و می بینند که حضرت معصومه سلام الله علیها، تا چه اندازه زیبا و دقیق جواب سوالات را داده اند. آن وقت است که چشمان امام پر از اشک می شود و سه بار پشت سر هم تکرار می کنند: فداها ابوها فداها ابوها فداها ابوها. یعنی همان جمله ای که پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم، در حق حضرت فاطمه سلام الله علیها، فرموده بودند.
از نکات قابل توجه اینکه در روایات معتبر از سه معصوم(علیهم السلام)، برای زیارت آن حضرت ترغیب و تشویق رسیده است و پاداش زیارت آن حضرت بهشت تعیین شده است.
شیخ صدوق با سند صحیح از امام رضا ـ علیه السّلام ـ در فضیلت زیارت حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ روایت میکند که فرمود: «من زارها فَلَهُ الجنَّة»، (عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 271؛ ثواب الاعمال، ص 98.) هر کس حضرت معصومه سلام الله علیها را زیارت کند بهشت از آن اوست.
ابن قولویه در کتاب بسیار ارزشمند «کامل الزیارات» که یکی از معتبرترین کتابهای قرن چهارم است، با سند معتبر از امام جواد علیه السّلام، روایت کرده است که فرمود: «من زارَ عَمّتی بِقُم فَلَهُ الجنَّه»، (ابن قولویه، کامل الزیارات، ص 324.) هر کس عمهام را در قم زیارت کند، بهشت از آن اوست. شیخ حسن قمی در تاریخ قم، از امام صادق علیه السلام، نقل نموده است:«...سَتُدْفَنُ فِیهِ امْرَأَةٌ مِنْ وُلْدِی تُسَمَّى فَاطِمَةَ مَنْ زَارَهَا وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ.»، (بحار الأنوار (ط - بیروت) ؛ ج48 ؛ ص317) به زودی در قم خانمی از فرزندان من دفن می شود که اسمش فاطمه است، هرکس او را زیارت نماید، بهشت برایش واجب می شود. والسلام. التماس دعا.
کلمات کلیدی:
فضیلت نماز یکشنبه ذی قعده
نماز یکشنبه ذی القعده نمازی مستحبی و چهار رکعتی که در یکی از روزهای یکشنبه ماه ذی القعده خوانده می شود و فضائل بسیار برای آن در روایات آمده است. از جمله اینکه رسول اکرم(ص) فرمود: هر که این نماز را به جا آورد: توبه او مقبول و گناهانش آمرزیده شود، دشمنان او در روز قیامت از او راضی شوند، با ایمان میمیرد، دین و ایمانش از وی گرفته نمیشود؛ قبرش گشاده و نورانی شده و والدینش از او راضی گردند؛ مغفرت الهی شامل حال والدین او و ذریه او گردد؛ توسعه رزق پیدا کند؛ ملک الموت با او در وقت مردن مدارا کند؛ به آسانی جان دهد و...(مفاتیح الجنان، اعمال ماه ذیقعده، نماز روز یکشنبه، ص344.)
وقت این نماز
زمان اصلی خواندن این نماز یکشنبه ماه ذی القعده است و در هر ساعتی از روز میتوان آن را خواند.
کیفیت نماز
برای خواندن این نماز لازم است در یکی از یکشنبههای ماه ذی القعده غسل کرده و برای نماز وضو بگیرد (یا قبل از غسل وضو بگیرد) و سپس دو نماز دو رکعتی مانند نماز صبح به نیت نماز یکشنبه ماه ذی القعده به جای آورد که در هر رکعت یک بار سوره حمد و سه بار سوره توحید و یک بار سوره ناس و یک بار سوره فلق خوانده میشود و پس از پایان چهار رکعت، هفتاد بار استغفار کرده (گفتن ذکری مانند اَستَغفِرُ اللهَ و اَتوبُ إلیه) و آنگاه یکبار ذکر لا حول و لا قوة الا بالله بگوید و در پایان چنین دعا کند: «یا عَزِیزُ یا غَفَّارُ اغْفِرْ لِی ذُنُوبِی وَ ذُنُوبَ جَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ فَإِنَّهُ لَا یغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا أَنْتَ»، (مفاتیح الجنان، اعمال ماه ذیقعده، نماز روز یکشنبه، ص344.)
کلمات کلیدی:
زین ماتمی که چشم ملایک ز خون، ترست
گویا عزای صادق آل پیمبرست
مُلک و مَلک به ناله و افغان و اشک و آه
چون داغدار، حضرت موسی بن جعفرست
***
باز گرفته دلم برای مدینه
باز نشسته دلم به پای مدینه
بال فرشته است، سایبان قبورش
بال فرشته است، خاک پای مدینه
در کفنم تربت بقیع گذارید
صحن بقیع است، کربلای مدینه
کرب و بلا می شود دوباره مجسم
تا که به یاد آورم عزای مدینه
***
تا گلستان نبی از جور اعدا، در گرفت
جسم و جان دوستان از شعلهاش آذر گرفت
در سرای صادق آل نبی آتش زدند
چون خلیل آن شاه دین، جا در دل آذر گرفت
نیمه شب در بزم منصورش ببردند از عناد
آنکه خورشید فروزان از رخش زیور گرفت
چون برون از خانه ی منصور شد دل پر ز خون
حضرت روح الامین دست عزا بر سر گرفت
ساخت چون منصور نا منصور مسمومش ز کین
رفت شادی از میان، غم ما سوی را بر گرفت
زد شرر بر جسم و جانش زهر کین با صد محن
شعله اش اندر جنان بر قلب پیغمبر گرفت
دین عزادارست و، مذهب شد یتیم و سوگوار
عالمی را ماتم نور دل حیدر گرفت
خون دل از دیده می افشاند با صد درد و داغ
تا سرِ او را بدامن موسی جعفر گرفت
***
مقام علمی امام صادق علیه السلام
در دوره امامت امام صادق (علیه السلام) مسلمانان بیش از پیش به علم و دانش روی آوردند و در بیشتر شهرهای قلمرو اسلام بویژه در مدینه، مکه، کوفه، بصره و ... مجالس درس و مناظره های علمی دایر واز رونق خاصی برخوردار گردید. در این زمان با استفاده از فرصت به دست آمده امام صادق (علیه السلام) توانست نهضت علمی فرهنگی پدرش امام باقر(علیه السلام) را ادامه داده و علوم و معارف اهل بیت را بیان کرده در همه جا منتشر کند.
سفرهای اجباری و اختیاری امام به عراق و به شهرهای حیره ، هاشمیه و کوفه و برخورد با اربابان دیگر مذاهب فقهی وکلامی نقش بسزایی در معرفی علوم اهل بیت و گسترش آن در جامعه داشت. در این شهرها گروههای مختلف برای فراگیری دانش نزد آن حضرت می آمدند و از دریای دانش او بهره مند می بردند. برخورد وی با گروههای مختلف مردم سبب شد که آوازه شهرتش در دانش و بینش دینی ، علم و تقوی ، سخاوت و جود وکرم و ... در تمام قلمرو اسلام طنین انداز شود و مردم از هر سو برای استفاده از دانش بیکران آن حضرت، به وی رو آورند.
امام صادق (علیه السلام) با اربابان دانشهای گوناگون چون پزشکان، فقیهان، منجمان، متکلمان، صوفیان و... مناظره داشته است، از جمله ی این مناظرات، مناظره با ابوحنیفه است که در منابع شیعه و سنی ثبت است. امام صادق (علیه السلام) با تمام جریانهای فکری و عقیدتی آن روز برخورد کرده و موضوع اسلام و تشیع را در برابر آنها روشن ساخت و برتری بینش اسلام تشیعی را ثابت کرد. پس از این بود که امام (علیه السلام) با جذب شاگردان جدید به تأسیس یک نهضت عظیم فکری و فرهنگی و بالنده مبادرات ورزید، به گونهای که طولی نکشید مسجد نبوی در مدینه منوره و مسجد کوفه در شهر کوفه به دانشگاهی عظیم تبدیل شد. درگیری شدید بین بنی عباس و بنی امیه، آنان را آن چنان به خود مشغول کرده بود ، که فرصتی طلایی برای امام صادق (علیه السلام) و یارانش به دست آمد. آن حضرت با استفاده از این فرصت به بازسازی و نوسازی فرهنگ ناب اسلام پرداخت و شیفتگان مکتب حق از اطراف و اکناف، از بصره، کوفه، واسط، یمن و نقاط مختلف حجاز به مرکز اسلام؛ یعنی مدینه، سرازیر شدند وچون پروانگان دلباخته به گرد شمع وجود امام صادق (علیه السلام) تجمع کردند.
امام صادق (علیه السلام) هر یک از شاگردان خود را رشته های که با ذوق و قریحه او سازگار بود، تشویق و تعلیم می نمود و در نتیجه، هر کدام از آنها در یک یا دو رشته از علوم مانند: حدیث، تفسیر، فقه و کلام، تخصص پیدا می کردند. در دانشگاهی که امام بوجود آورده بود شاگردان بزرگ و برجسته ای همچون هشام بن حکم- محمد بن مسلم- ابان بن تغلب- هشام بن سالم - مومن الطاق - مفصل بن عمر - جابر بن حیان و... تربیت کرد که هر یک از آنها شخصیت های بزرگ علمی و چهره های درخشانی بودند که خدمات شایانی انجام دادند. به عنوان نمونه هشام بن حکم 31 جلد کتاب و جابر بن حیان بیش از 200 جلد در زمینه علوم گوناگون بخصوص رشته های عقلی طبیعی و شیمی کتاب نوشته است و به عنوان پدر علم شیمی مشهور است. دانشمندان علم حدیث شمار کسانی را که مورد اعتماد بوده اند - راویان ثقه - و از آن حضرت نقل کرده اند تا چهار هزار نفر را نوشته اند. شاگردان دانشگاه امام منحصر به شیعیان نبوده بلکه پیروان اهل تسنن نیز از مکتب آن حضرت برخوردار می شدند. بزرگان اهل سنت چون ابوحنیفه، سفیان ثوری، سفیان بن عیینه، ابن جریح، روح ابن قاسم و ... ریزه خوار خوان دانش بیکران او بودند. ابو حنیفه که دو سال شاگرد امام بود این دوره را پایه علوم و دانش خود معرفی کرده میگوید: اگر آن دو سال نبود «نعمان» از بین رفته بود. باز از ابوحنیفه است که می گوید: امام صادق علیه السلام، فقیه ترین و دانا ترین فرد در میان مسلمانان است. (ذهبی، تذکرة الحفاظ، 1419ق، ج1، ص126.) ابن ابی الحدید معتزلی می گوید: علماء اهل سنت از جمله پیشوایان فقهی آنان چون ابوحنیفه، احمد بن حنبل و شافعی با واسطه یا بیواسطه شاگرد امام صادق(ع) بودهاند و ازاینرو فقه اهل سنت در فقه شیعه ریشه دارد. (ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، 1385ق، ج1، ص18.)...
سر انجام امام صادق علیه السلام، در 25 شوال، سال 148هجری قمری به دستور منصور دوانیقی، مسموم و به شهادت رسید، و بدن مطهرش در قبرستان بقیع، کنار قبر پدر بزرگوارش امام باقر علیه السلام، و جد بزرگوارش امام سجاد علیه السلام، و عموی بزرگوارش امام حسن مجتبی علیه السلام، به خاک سپرده شد. «سَلام اللهِ علیهِ یَوم وُلِدَ، وَ یَوم استُشهدَ و یَوم یُبعثُ حیّا»
دو حدیث گهر بار از امام صادق علیه السلام
قالَ الإمامُ الصّادقُ علیه السلام:کَمالُ الْمُؤْمِنِ فی ثَلاثِ خِصال: الْفِقْهُ فی دینِهِ، وَ الصَّبْرُ عَلَی النّائِبَةِ، وَالتَّقْدیرُ فِی الْمَعیشَةِ. «أمالی طوسی، ج 2، ص 279»
امام جعفر صادق علیه السلام، فرمود: شخصیّت و کمال مؤمن در سه خصلت است: آشنا بودن به مسائل و احکام دین، صبر در مقابل شداید و ناملایمات، زندگی او همراه با حساب و کتاب و برنامه ریزی دقیق باشد.
قالَ (علیه السلام): أَوَّلُ ما یُحاسَبُ بِهِ الْعَبْدُ الصَّلاهُ، فَإنْ قُبِلَتْ قُبِلَ سائِرُ عَمَلِهِ، وَ إذا رُدَّتْ، رُدَّ عَلَیْهِ سائِرُ عَمَلِهِ.
آن حضرت فرمود: اوّلین محاسبه انسان در پیشگاه خداوند پیرامون نماز است، پس اگر نمازش قبول شود بقیه عبادات و اعمالش نیز پذیرفته مى گردد و اگر نماز قبول نشود سایر عباداتش نیز مردود خواهد شد. توضیح اینکه بین قبولی عبادت و اداء تکلیف فرق است و اگر عمل انسان قبول شود، خداوند در مقابل آن عمل اجر و پاداش بسیار فراوان به انسان عطا می کند. اما اگر عملی را انسان به جا آورد و قبول نشود، معنایش این است که اجر و ثواب ندارد، ولی اداء تکلیف است، مثلا در روایت است اگر انسان دستشویی داشته باشد، و با آن حالت نماز بخواند، نمازش قبول نیست، یعنی ثواب ندارد، اما اداء تکلیف است، و خداوند فردای قیامت او را مجازات نمی کند که چرا نماز نخواندی، تنها عملش ثواب ندارد. پس فرق است، بین قبولی عمل و اداء تکلیف. باز در روایت است که تا چهل شبانه روز عبادات شراب خوار قبول نمی شود. معنایش این است که اعمالی عبادی او دارای ثواب نیست. و الا از باب اداء تکلیف باید اعمال عبادی اش را بجا آورد. «نعوذ بالله من شرب الخمر» که در روایت به عنوان «ام الخبائث» معرفی شده است. والسلام.
کلمات کلیدی: