در آستانه ی شهادت امام همام امام جواد علیه السلام، قرار داریم. شهادت مظلومانه ی آن حضرت را به همه ی محبان حضرتش تسلیت عرض می نمایم.امام محمد تقی علیه السلام در 10 رجب 195 هجری قمری در مدینه به دنیا آمدند و در آخر ذی القعده سال 220 هجری قمری توسط معتصم عباسی بوسیله همسر نا نجیبش ام الفضل، در بغداد به شهادت رسید و در کنار مزار پدربزرگشان امام موسی کاظم علیه السلام در کاظمین به خاک سپرده شدند. امام جواد علیه السلام در 8 سالگی به امامت رسید و در زمان شهادت تنها 25 سال سن داشت، از این رو جوان ترین امام در زمان شهادت به حساب می آیند.در ادامه توجه شما سرور گرامی را به یک حدیث گهر از آن حضرت جلب می نمایم.
امام جواد علیه السلام می فرماید: ثَلاثُ خِصالٍ تَجْتَلِبُ بِهِنَّ الْمَحَبَّةُ: الاْنْصافُ فِى الْمُعاشَرَةِ، وَ الْمُواساةُ فِى الشِّدِّةِ، وَ الاْنْطِواعُ وَ الرُّجُوعُ إلى قَلْبٍ سَلیمٍ. (بحارانوار، ج75، ص82). سه خصلت جلب محبّت مىکند:1- انصاف داشتن در معاشرت با مردم. 2- همدردى در مشکلات آنها. 3- همراه و همدم شدن با معنویاتال.
یکی از خواست های طبیعی هر انسان این است که محبوب دلها باشد، و دیگران او را دوست بدارند. در زیارت «امین الله» می خوانیم «...محبوب? فی ارضک و سمائک...» خدایا مرا از کسانی قرار بده که در زمین و آسمان محبوب باشم. امام جواد علیه السلام، می فرماید؛ یکی از راه های جلب محبت دیگران، انصاف داشتن در معاشرت بادیگران است، که متأسفانه امروزه در جامعه بسیار کم یاب است. و اگر این صفت انسانی در بین مردم حاکم باشد، بسیاری از مشکلات جامعه حل می شود و محبت و صمیمیت بین احاد مردم، و خانواده ها، افزایش پیدا می کند و موجب اطمینان و آرامش در جامعه و خانواده می گردد. امام جواد علیه السلام،راه دیگری برای جلب محبت دیگران را همدردی با مشکلات آفراد می داند. حقیقت این است که انسان از نظر عاطفی نیازمند توجه دیگران است، اگر کسی نمی تواند مشکلی از دیگری حل کند، حد اقلش این است که با زبان خوش با او همدردی نماید، و دلسوزانه او را تسلی دهد، تا مقداری از آلام روحی او کاسته شود. مضمون حدیث شریفی از پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله وسلم، این است که هر چند توانگر باشی، با مال نمی توانی دل همگان را بدست آوری، ولی با زبان خوش می توانی دل دیگران را بدست آوری. سومین راه برای جلب محبت دیگران، همدم شدن با معنویت است که امام جواد علیه السلام، بیان فرموده است. سر مطلب در این است که خداوند متعال مقلب القلوب است، اگر کسی رابطه اش با خداوند محکم باشد، او همه کاره ی جهان است. مضمون حدیث دیگر این است که خداوند اگر کسی را دوست بدارد، به جبرئیل فرمان می دهد که ندا دهد، هان ای مخلوقات، خداوند فلانی را دوست می دارد و شما هم او را دوست بدارید، این فرمان خداوند تکوینا به همه چیز اثر می کند. به همین جهت است که گاهی انسانی کسی را که اصلا نمی شناسد، برای اولین بار که چهره ی او را می بیند، در دلش می نشیند و محبت او را در دل خود احساس می کند. در روایت دیگر از امیر المومنین علی بن ابی طالب علیه السلام است که می فرماید: «البشاش? حبال? المود?» حکمت 6 نهج البلاغه، گشاده رویی دامی برای بدست آوردن دوستی دیگران است. امید وارم که این احادیث نورانی چراغ راه مان باشد، و در دنیا و آخرت از نور آن بهره مند گردیم. والسلام. التماس دعا.
کلمات کلیدی:
سید بن طاووس در کتاب اقبال می گوید:«یُسْتَحَبُّ اَنْ یُزارَ مَوْلینا الرِّضا عَلَیْه السَّلامُ، یَوْمَ ثالِث وَعِشْرینَ مِنْ ذِی الْقَعْدَه مِنْ قُرْب اَوْ بُعْد.»، (اقبال الاعمال، ج1، ص 310). مستحب است که مولای مان حضرت رضا علیه السلام، در روز بیست و سوم از ماه ذی القعده از نزدیک و دور زیارت شود. بنابر این کسانی که در این روز از نزدیک نمی توانند امام رضا علیه السلام را زیارت کنند، می توانند از راه دور نیز آن حضرت را زیارت نمایند، و زیارت نامه بخوانند، و زیارت امین الله را به قصد زیارت آن امام همان بخوانند، قابل توجه اینکه در زیارت امین الله که در اصل برای زیارت امیر المومنین علی بن ابی علیه السلام، در فراز «السَّلامُ عَلَیکَ یا اَمیرَالْمُؤْمِنینَ» به جای آن «السَّلامُ عَلَیکَ یا علی بنَ موسیَ الرِّضا» بگوید، و ادامه دهد. و همین طور زیارت جامعه ی کبیره را به قصد زیارت امام رضا علیه السلام، بخواند.
فضیلت زیارت امام رضا علیه السلام
در کتب معتبر حدیثی شیعه از جمله کتاب شریف (الکافی (ط - الإسلامیه) ج4 ؛ ص585، (تهذیب الأحکام (تحقیق خرسان) ؛ ج6؛ ص85)، (الأمالی( للصدوق)؛ النص؛ ص120)؛ و کامل الزیارات ؛ النص ؛ ص307)، این حدیث شریف باسند معتبر از امام موسی بن جعفر علیه السلام، اینگونه آمده است:«مَنْ زَارَ قَبْرَ وَلَدِی عَلِیٍّ کَانَ لَهُ عِنْدَ اللَّهِ کَسَبْعِینَ حَجَّةً مَبْرُورَه قَالَ قُلْتُ سَبْعِینَ حَجَّه قَالَ نَعَمْ وَ سَبْعِینَ أَلْفَ حَجَّةٍ قَالَ قُلْتُ سَبْعِینَ أَلْفَ حَجَّة قَالَ رُبَّ حَجَّةٍ لَا تُقْبَلُ مَنْ زَارَهُ وَ بَاتَ عِنْدَهُ لَیْلَةً کَانَ کَمَنْ زَارَ اللَّهَ فِی عَرْشِهِ قَالَ نَعَمْ إِذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ کَانَ عَلَى عَرْشِ الرَّحْمَنِ أَرْبَعَةٌ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَ أَرْبَعَةٌ مِنَ الْآخِرِینَ فَأَمَّا الْأَرْبَعَةُ الَّذِینَ هُمْ مِنَ الْأَوَّلِینَ- فَنُوحٌ وَ إِبْرَاهِیمُ وَ مُوسَى وَ عِیسَى ع وَ أَمَّا الْأَرْبَعَةُ مِنَ الْآخِرِینَ- فَمُحَمَّدٌ وَ عَلِیٌّ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ ثُمَّ یُمَدُّ الْمِضْمَارُ فَیَقْعُدُ مَعَنَا مَنْ زَارَ قُبُورَ الْأَئِمَّةِ ع إِلَّا أَنَّ أَعْلَاهُمْ دَرَجَةً وَ أَقْرَبَهُمْ حَبْوَةً زُوَّارُ قَبْرِ وَلَدِی عَلِیٍّ ع.» کسی که به زیارت قبر فرزندم علی بن موسی الرضا برود، خداوند ثواب هفتاد حج مقبول به او عطا میکند. راوی استبعاد کرد که هفتاد حج؟ حضرت فرمود؛ بلى هفتاد هزار حج. راوی گفت؛ هفتاد هزار حج؟ حضرت فرمود که چه بسیار حجى باشد که مقبول نباشد، هر که آن حضرت را زیارت کند یا یک شب نزد آن حضرت بماند چنان باشد که خدا را در عرش زیارت کرده باشد. راوی گفت؛ چنانچه خدا را در عرش زیارت کرده باشد؟ حضرت فرمود؛ بلى چون روز قیامت برپا شود، کنار عرش الهى چهار نفر از بر گزیدگان اولین و چهار نفر از برگزیده گان آخرین، خواهند بود. اما اولین، نوح، ابراهیم، موسى و عیسى، (علیهم السلام) هستند. و اما آخرین؛ محمد، على، حسن و حسین (علیهم السلام) هستند. پس ریسمانى مى کشند در پاى عرش، و در آنجا افرادی با ما می نشینند که زیارت کنندگان قبور ائمه هستند. و بدرستیکه زیارت کنندگان قبر فرزندم علی بن موسی الرضا، درجه ایشان از همه بلندتر و عطای شان از همه بیشتر خواهد بود. والسلام. التماس دعا.
کلمات کلیدی:
آسمان را عرشیان امشب چراغان می کنند
کهکشان در کهکشان آئینه بندان مىکنند
قدسیان امشب به عین مقدم شمس الشموس
اختران را بهر کسب نور مهمان مىکنند
تشنگان معرفت امشب به زیر آسمان
ابرهاى رحمت حق باز باران مىکنند
انجمن آراست نام ثامن الاطهار و باز
نام او را عاشقان شمع شبستان مىکنند
تازه مىگردد دل من چون گل شبنم زده
آیه ى نام ورا هر جا که عنوان مىکنند
هر که اشک شوق ریزد از برایش روز حشر
دامن او را پر از یاقوت و مرجان مىکنند
روضه او هست تا آئینه ى باغ بهشت
زائران او مکان در باغ رضوان مىکنند
در حریم او که باشد بهر ما دارالشفا
دردمندان دردهاى خویش درمان مىکنند
اى « وفائى» هر که گردد زائرش با معرفت
مشکل او را به روز حشر آسان مىکنند
***
نگاهت اسمانی صاف و زیباست
دلت شفاف تر از رنگ دریاست
ندیدم از تو بالاتر کسی را
که از هر دست، دستان تو بالاست
بهاری لیک پائیزی نداری
همیشه سبز پوشی تو برجاست
رئوفی میچکد از هر دو چشمت
نجابت از سراپای تو پیداست
کرامت خسته شد از دست لطفت
شفا در محضرت دائم هویداست
خراسان گر شود صحنت،بود کم
که شآنت ماورای عقل دنیاست
یکی با پنجره فولاد میگفت
ببین دارالشفای خلق اینجاست
امام رضا علیه السلام، در سفری که به جانب طوس می رفت، وارد نیشابور شد. ابو زرعه و محمد بن آسم طوسی، دو پیشوای اهل حدیث در رکابش بودند، و عرض کردند که ای سید و فرزند ساده، ای امام و فرزند ائمه، ای سلاله ی طاهره ی رضیه،ای خلاصه ی زاکیه،به حق پدران اطهرت و به حق اجداد بزرگوارت، رخسار مبارک به ما نشان بده و برای ما حدیثی از پدرانت و از جد بزرگوارت، بیان فرما که یاد گار تو در این دیار باشد. مرکب متوقف گردید و پرده ی کجاوه بالا رفت و چشم مسلمانان به طلعت مبارکش روشن گردید، و طبقات مردم همه برپا استادند و برخی شیون می کردند، و بعضی اشک هایش جاری بود، و بعضی هم جامه بر تن پاره می کردند برخی هم خود را به خاک می افکندند. پیشوایان شهر در نیمه ی روز فریاد زدند که ساکت شوید، و بشنوید و گوش فرا دهید. بیست و چهار هزار قلمدان برای نوشتن کلماتش آماده شدند. حضرت آنگاه فرمود: از پدرم موسی بن جعفر شنیدم که گفت، از پدرم جعفر بن محمد الصادق شنیدم که گفت، از پدرم علی بن الح رب العزه سبحانه و تعالی شنیدم که گفت؛ کلمه ی «لا اله الا الله» حصن من است، کسی که این کلمه را بگوید، در حصن من داخل است،و کسی که در حصن من داخل است، از عذاب من در امان استسین زین العابدین شنیدم که گفت، از پدرم حسن بن علی شهید کربلا شنیدم که گفت، از پدرم امیرالمؤمنین شنیدم که گفت، از برادر و پسر عمم رسول خدا شنیدم که گفت، از جبرئیل شنیدم که گفت، از. وصدق الله و صدق جبرئیل و صدق رسول الله و الائمه. این حدیث را به این سند، یکی از امرای ساسانی با آب طلا نوشت و وصیت کرد که این نوشته را با او دفن نمایند. چون از دنیا رفت او را در خاب دیدند که به او گفتند خداوند با تو چه کرد؟در جواب گفت؛ به گفتن «لا اله الا الله» و تصدیق به محمد رسول الله و نوشتن این حدیث با آب طلا، خداوند مرا آمر زید. (کشف الغمه، ج 3، ص 101)
شیعه و سنی از ابی حبیب نباجی روایت کرده اند که گفت؛ رسول خدا را صلی الله علیه وآله وسلم را در خواب دیدم که به نباج آمده و در مسجدی که حاجیان منزل می کنند وارد شده است. برای زیارت آن حضرت به مسجد رفتم و دیدم طبقی از خرمای صیحانی مقابل آن حضرت است، قبضه ای از آن خرما را برای من داد، شمردم هجده دانه بود، از خواب بیدار شدم و خواب را تعبیر کردم که به عدد هر دانه خرمایی که به من داد یک سال عمر می کنم. بیست روز از این خواب گذشت، در زمینی به زراعت مشغول بودم که کسی به من خبر داد که ابی الحسن الرضا علیه السلام، وارد این سرزمین شده و در مسجد است، و مردم شتابات به جانب مسجد می روند، من هم رفتم و تا وارد مسجد شدم و دیدم در همان جایی که که پیغمبر (ص) نشسته بود، حضرت نشسته است و مقابلش طبق خرمای صیحانی است. سلام عرض کردم، حضرت جواب سلام را داد و آنگاه مرا به نزد خود خواند، و یک قبضه از آن خرما به من داد، شمردم دیدم همان عددی است که در خواب رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم، به من داده بود. عرض کردم یابن رسول الله، زیاد تر از این خرما برایم بده. حضرت فرمود: اگر رسول خدا، بیش از این به تو می داد، من هم می دادم. (عیون اخبار الرضا علیه السلام، ج2، ص 210، باب 47، حدیث 15.)
شیخ صدوق از ابی صلت هروی نقل می کند که مردی از اهالی بلخ با غلام خود، بعد از شهادت حضرت، به زیارت آن حضرت آمد، آن مرد بالای سر حضرت و غلام پایین پای امام مشغول نماز شدند، چون هر دو از نماز فارغ شدند، سر به سجده گذاشتند،آن مرد قبل از غلام سر از سجده برداشت و غلام را خواست،چون غلام نزد مولای خود آمد، به او گفت: ترا در راه خدا آزاد کردم و ادامه داد که فلان کنیز خودم را در بلخ آزاد کرده و او را به همسری تو در آوردم، و مهریه ای او را ضامن شده ام، و فلان مزرعه و بوستانم رابه شما و اولاد شما وقف کردم و این امام علیه السلام را شاهد گرفتم. غلام گریه کرد و گفت؛ با لله تعالی و به این امام قسم که، این حاجت را به همین خصوصیات در سجده ام از امام خواستم و حضرت به این سرعت اجابت نمود. (عیون اخبار رضا علیه السلام، ج1، ص 315، باب 69، حدیث 5.) والسلام، التماس دعا.
کلمات کلیدی: