سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آن را که نانخور کم است یکى از دو توانگرى‏اش فراهم است . [نهج البلاغه]
قطره ی شبنم

تا   صورت   پیوند   جهان  بود   علی   بود             

 تا نقش زمین بود و زمان  بود  علی  بود

                                   شاهی که ولی بود و وصی بود علی بود                

                                   سلطان سخا و کرم  و  جود  علی   بود

هم آدم و هم شیث و هم ادریس و هم ایوب          

هم یونس و هم یوسف و هم هود علی بود

                                هم موسی وهم عیسی وهم خضر و هم الیاس     

                                 هم  صالح  پیغمبر  و   داوود   علی   بود

عیسی به وجود آمد و در حال سخن گفت              

آن نطق و فصاحت که در او بود علی بود

                                  آن   شیر   دلاور   که   برای   طمع  نفس               

                                 بر  خوان  جهان  پنجه  نیالود  ،  علی  بود

فضائل امیر المؤمنین علی علیه السلام

قال رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم:«عَلِیٌّ مَعَ الْقُرْآنِ وَ الْقُرْآنُ مَعَهُ لَا یَفْتَرِقَانِ حَتَّى یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْض»،(طرائف ج1، ص101)،

هر جا علی هست قرآن هم آنجاست و هر جا قرآن است علی هم آنجاست، هر دو از همدیگر جدا نمی شوند، تا اینکه فردای قیامت در کنار حوض کوثر بر من وارد شوند.

باز هم، پیامبر اکرم صلی ‌الله‌ علیه‌ و ‌آله  فرمودند: «زَیِّنُوا مَجَالِسَکُمْ‏ بِذِکْرِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِب»، (مستدرک الصحیحین للحاکم النیسابوری، ج3، ص 109.)، مجالس خود را با ذکر علی ابن ابیطالب علیه‌السلام زینت دهید. رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم، بازهم فرمودند:«ذِکْرُ عَلِیٍّ عِبَادَةٌ»، (بحار الانوار، ج36، ص370)، نام و یاد علی علیه‌السلام عبادت است.

زیرا؛ علی علیه السلام، مظهر صفات الهی است. بگفته ی شهریار که :

دل اگر خداشناسی همه در رخ علی بین

به علی شناختم من به خدا قسم خدا را

                                به خدا که در دو عالم اثر از فنا نماند

                             چو علی گرفته باشد سر چشمه‌ی بقا را

برو ای گدای مسکین در خانه‌ی علی زن

که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را

                           بدو چشم خون فشانم هله ای نسیم رحمت

                             که ز کوی او غباری به من آر توتیا را

در روایت دیگری در امالی صدوق، (المجلس العشرون، ص 97)، اینگونه آمده است؛ قال رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم:«یَا عَلِیُّ مَنْ قَتَلَکَ فَقَدْ قَتَلَنِی وَ مَنْ أَبْغَضَکَ فَقَدْ أَبْغَضَنِی

وَ مَنْ سَبَّکَ فَقَدْ سَبَّنِی لِأَنَّکَ مِنِّی کَنَفْسِی رُوحُکَ مِنْ رُوحِی وَ طِینَتُکَ مِنْ طِینَتِی.» علی جان کسی که ترا به شهادت برساند، مرا بشهادت رسانده است، و کسی که بغض و کینه ی ترا داشته باشد، بغض و کینه مرا در سینه اش نگهداشته است، و کسی که ترا نا سزا بگوید، به من نا سزا گفته است، برای اینکه تو از منی، و مانند نفس منی، روح از روح من است، و سرشت تو از سرشت من است.

در فضائل آن حضرت همین بس که رسول گرامی اسلام، آن حضرت نفس خود معرفی نموده و همین معنا در قرآن کریم، در سوره ی آل عمران، آیه 61، آمده است:«فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِل‏»، به آنها بگو: بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم، شما هم فرزندان خود را، ما زنان خویش را دعوت نماییم، شما هم زنان خود را، ما از نفوس خود دعوت کنیم، شما هم از نفوس خود، آن گاه مباهله کنیم‏. در این آیه مبارکه، امیر المؤمنین علی علیه السلام، به عنوان نفس پیامبر(ص)، یاد شده است. یعنی همان ویژگیها و خصوصیاتی که رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم، داشت، امیر المؤمنین علی علیه السلام، نیز دارد. در یک کلام باید گفت، ای برادر؛

تو به تاریکی علی را دیده ای ** زین سبب غیری بر او بگزیده ای

برخی از سخنان گهر بار آن حضرت

«عِبَادَ اللَّهِ إِنَّ مِنْ أَحَبِّ عِبَادِ اللَّهِ إِلَیْهِ عَبْداً أَعَانَهُ اللَّهُ عَلَى نَفْسِهِ»، (نهج البلاغه، خطبه87)، ای بندگان خدا، محبوب ترین بندگان در پیشگاه خداوند کسی است، که خداوند به او توفیق داده است، که به جنگ نفس خود بپردازد. بنابر این؛ اولین قدم در جهت خود سازی، مبارزه با نفس سرکش است، کسی که کمال می خواهد باید به مبارزه با نفس بر خیزد. چراغ هدایت زمانی در دل انسان روشن می شود، که از هوای نفس متابعت ننماید، و گل وجود انسان زمانی شکوفا، می شود، که انسان در جهت اصلاح نفس خویش، گام بردارد. یکی از چیز هایی که انسان را در این امر یاری می کند، توجه نمودن به زود گذری عمر است. امیر المؤمنین علی علیه السلام، در خطبه 352، می فرماید: « أَلَا وَ إِنَّ الدُّنْیَا قَدْ تَصَرَّمَتْ وَ آذَنَتْ بِانْقِضَاءٍ»، بندگان خدا، به هوش باشید، که دنیا گذشته است، و همه ی این عالم فریاد می زند، که تمام شده است. یعنی آنقدر گذر این سالها، ماهها، روزها، ساعت ها، دقیقه ها، و ثانیه ها، سریع است، و این قافله چنان شتابان در حرکت است که گویا دنیا گذشته. بعد حضرت می فرماید: « وَتَنَکَّرَ مَعْرُوفُهَا وَأَدْبَرَتْ حَذَّاءَ»، معروف به معنای شناخته شده است. «حذا» به معنای سریع السیر، تندرو. حضرت می فرماید: چهره ی دنیا ناشناخته است، به علت اینکه سرعت حرکتش بسیار زیاد است، وقتی که قطار با سرعت زیاد حرکت می کند، انسان چهره سرنشینان قطار را نمی تواند، تشخیص دهد، علتش هم همان سرعت زیاد است. حضرت هم می فرماید که سرعت این عالم و گذر این قافله، چنان شتابان است که چهره ی دنیا شناخته نمی شود، تا انسان بیاید آن را بشناسد، می بیند که عمرش به سرآمده است. زیرا؛ شتاب مانع شناخت می شود. در ادامه حضرت می فرماید:«فَهِیَ تَحْفِزُ بِالْفَنَاءِ سُکَّانَهَا وَ تَحْدُو بِالْمَوْتِ جِیرَانَهَا» دنیا ساکنان خود را به سرعت به سمت مرگ و نیستی می کشاند، و همسایگان خود را به سمت مرگ سوق می دهد. امام حسین علی السلام، نیز همین معنا را در نامه ای به برادرش محمد حنفیه، بیان می کند. وقتی که امام حسین علیه السلام، از مدینه خارج شد، در میان راه اینگونه به برادرش نوشت: «اَمّا بَعدُ فَکاَنَّ الدُّنیا لَم تَکُن و کَاَنَّ الاخِرَةَ لَم تَزَل وَ السّلامُ»،(کامل الزیارات، ص158)،( بحارالانوار، ج 45، ص 87) ؛ گویا دنیا از اول نبوده است و گویا آخرت همواره بوده است! برادرم بدان که دنیا چنان ناچیز و نا پایدار است که گویا اصلا نبوده است، و آخرت هم آنقدر نزدیک و حاضر است که گویا هیچ گاه غایب نبوده است. امیدوارم که خداوند متعال توفیق عنایت نماید که این سخنان گهر بار را آویزه ی گوش مان قرار دهیم و تا فرصت باقی است، بقیه ی عمر مان در راه علی و اولاد علی که همان صراط مستقیم است سپری نمائیم تا مصداق این شعر قرار نگیریم که،

افسوس که عمرم ببطالت بگذشت

با بار گنه بدون طاعت بگذشت

                                   فردا که به صحنه مجازات روم

                         گویند که هنگام ندامت بگذشت. والسلام


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط حسن علی نصرتی 96/1/21:: 5:24 عصر     |     () نظر