با عرض تسلیت به مناسبت شهادت مظلومانه ی امام همام، امام جواد علیه السلام، شایسته است که از سخنان گهر بار آن حضرت توشه بر گیریم، و آنها را چراغ راه مان قرار دهیم، تا زندگی سعادت مندانه داشته باشیم و در دنیا و آخرت سر فراز باشیم، زیرا امامان معصوم علیهم السلام، از نظر داشتن صفات عالی و مکارم اخلاق در حد اعلای از کمال هستند، و آنان اخلاق نیک را از جد بزرگوار شان رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم، به ارث برده اند. همان طوری که خداوند متعال در سوره قلم آیه چهار، در مورد رسول گرامی شان میفرماید:«انک لعلی خلق عظیم» ای رسول من تو داری خلق عظیم هستی، ائمه علیهم السلام، نیز دارای خلق عظیم هستند. بنابر این سیره ی ائمه علیهم السلام، و قول و فعل این بزرگواران بهترین الگو برای زندگی سعادت مندانه است. در اینجا برخی از فرمایشان نورانی امام جواد علیه السلام، را می آوریم. امام جواد علیه السلام، میفرماید: «المؤمن یحتاج الی ثلاث خصال؛ توفیق من الله، و واعظ من نفسه و قبول ممن ینصحه»، (تحف العقول ص457) انسان مؤمن نیازمند سه ویژگی و خصوصیت است؛ 1- توفیق الهی. 2- واعظ درونی. 3- قبول نصیحت. اگر توفیق الهی نباشد، و خداوند متعال زمینه سازی نکند، و هدایت را نصیب انسان ننماید، انسان موفق به کار های شایسته نمی شود. از طرف دیگر، خداوند متعال در ذات انسان نیروی قرار داده است، اگر انسان مرتکب خطایی شد، این نیروی درونی، او را ملامت و سرزنش می کند، که این عمل شما درست نبود و نباید چنین کاری را انجام می دادی، به همین جهت است که انسان بعد از ارتکاب گناه، غمگین و ناراحت می شود. اما اگر کسی زیاد مرتکب گناه شود این نیرو کم کم ضعیف می شود، بعد به گونه ی می شود که شخص گناه کار احساس شرمندگی و ناراحتی نمی کند، آنوقت است که نتنها از کرده پشیمان نیست، بلکه خوشحال هم می شود. روایتی از رسول گرامی اسلام، صلی الله علیه وآله وسلم است نقل شده است که آن حضرت میفرماید: «من اذنب و هو یضحک دخل النار و هو یبکی» کسی گناه انجام می دهد و خوشحال می شود و می خندد، بعدا داخل آتش میشود در حالی که گریه می کند. امام جواد علیه السلام، در سومین فراز می فرماید؛ که انسان مؤمن نیازمند به قبول نصیحت است، یعنی نصیحت پذیر است. در روایت دیگر امام جواد علیه السلام، می فرماید: «من اطاعه هواه اعطی عدوه مناه»، (اعلام الدین ص309) هر کس از هوای نفس خود متابعت نماید، به دشمن خود فرصت می دهد که به آرزو های دائمی خویش نائل آید. پیروی از هوای نفس، در حقیقت پیروی از بزرگترین و خطر ناک ترین دشمن است، در روایت این معنا آمده است که دشمن ترین دشمنان تو همان هوای نفس توست، و پیروی کردن از آن سبب می شود که انسان از خطر ناک ترین دشمن خود پیروی نماید، معلوم است که دشمن انسان خیر و صلاح او را نمی خواهد، بلکه او را بخاک مذلت می نشاند. و این از آرزو های دشمن است. متأسفانه بسیاری از ما ها، هوای نفس مان را نه تنها دشمن نمی دانیم و با او دشمنی و مخالفت نمی کنیم، و بسیاری از اوقات با او رفیق هستیم و به او به چشم یک دوست نگاه می کنیم، نه به چشم یک دشمن. که این خیلی خطر ناک است.
در فرمایش دیگری امام جواد علیه السلام، می فرماید: «العفاف زین? الفقر والشکر زین? البلاء والتواضع زین? الحسب و الفصاح? زین? الکلام، والحفظ زین? الروای? و خفض الجناح زین? العلم و حسن الادب زین? الورع و بسط الوجه زین? القناع? و ترک مالا یعنی زین? الورع»، (نور الابصار، ص 148، به نقل از أئمتنا ص177) عفت زینت فقر است، شکر و سپاس زینت ثروت است، بردباری زیور گرفتاری است، فروتنی زینت بزرگواری و بلند پایگی است، فصاحت و بیان آراسته زینت سخن است، حفظ و نگهداری زیور حدیث است، تواضع زینت علم و دانش است، ادب زینت پرهیزگاری است، خوشرویی زینت قناعت است و ترک چیز هایی که کوچکترین نفعی به انسان ندارد، زینت ورع و تقواست.
در روایت دیگری آن حضرت میفرماید: «اعلم انک لن تخلوا من عین الله فانظر کیف تکون»، (تحف العقول، ص456). بدان در هیچ شرائطی از دیدگاه خدا بیرون نیستی، اکنون با توست که چگونه عمل می کنی». اگر در شادی بسر می بری یا گرفتار غمی، غنی هستی یا فقیری در همه حال خداوند، ترا می نگرد. قرآن کریم میفرماید: «إِنَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصَادِ»، (سوره فجر آیه 14) بدان هر آیینه پروردگار تو در کمین گاه است. به تعبیر امام خمینی«ره»، عالم محضر خداست در محضر خدا معصیت نکنید.
کرامتی از امام جواد علیه السلام
از قاسم بن محسن روایت شده است که گفت: بین راه مکه و مدینه بودم، عرب بیابان گردی مستمند، بر من گذشت، و چیزی از من در خواست، دلم برایش سوخت، یک قرص نانی بیرون آوردم، و به او دادم، او هم نان را گرفت و از من دور شد. ناگاه گرد بادی بر خاست، و عمامه ام را از سرم برداشت، و با خود برد، من هم به راه خودم ادامه دادم تا اینکه وارد مدینه شدم، نزد امام جواد علیه السلام، مشرف گردیدم و حضرت به من فرمود: ای قاسم عمامه ی خود را در راه از دست دادی؟ عرض کردم بله یابن رسول الله. حضرت فرمود ای غلام برو عمامه او را بر گردان، غلام همان عمامه خودم را به من داد، عرض کردم ای فرزند رسول خدا این عمامه چگونه دست شما رسید؟ حضرت فرمود: ای اعرابی صدقه ی که دادی خداوند متعال به شکرانه ی آن عمامه ات را به تو باز گرداند. و «ان الله لایضیع اجری المحسنین»، (توبه، آیه 199) البته خداوند پاداش نیکو کاران را تباه نمی کند. الخرائج والحرائج، ج1 ، ص 377. والسلام
کلمات کلیدی:
آن گُلی آمد که عالم را گلستان می کند
از جمال خود جهان را همچو رضوان می کند
می شود نوری در عالم جلوه گر امشب که ماه
از خجالت روی خود در ابر پنهان می کند
از شبستان نبی شمعی فروزان گشته است
کو جهان را از و جودش نور باران می کند
آمد آن عیسی دمی امشب بعالم کز دمَش
جسم بی جان جهان را صاحب جان می کند
ای که می گفتی تو با یک گل نمی گردد بهار
بنگر این گل را که دنیا را گلستان می کند
بار الها از فراغش طاقت ما گشت طاق
کی مبدل بر وصال این شام هجران می کند
غم مخور ای دل که می گردد شب هجران سحر
روی از مشرق عیان آن شمس تابان می کند
برکند از ریشه بنیاد ستم را در جهان
هر بنای ظلم را از ریشه ویران می کند
***
ناله کم کن دل دیوانه که یار آمدنی است
بی قراری مکن این قدر قرار آمدنی است
گردی از دور بلند است کمی خیره بمان
پلک بر هم منه آخر که سوار آمدنی است
کوچه را آب بزن، آینه در دست بگیر
سور? وصل بخوان زان که نگار آمدنی است
رقص شمشیر به دستان بلندش زیباست
آخرین حیدر این ایل و تبار آمدنی است
زود اسپند نما دود که چشمش نزنند
یوسفم را که در این شهر و دیار آمدنی است
***
ای دیده خیره از جبروت و جلال تو
خلقت همه به یاد ندارد مثال تو
صبح از دمیدن تو دمیدن گرفته است
شب فرصتی برای تماشای حال تو
ماه از هلال روی تو پرتو گرفته است
خورشید آفریده شده از جمال تو
هر روز، روز نیم? شعبان عاشق است
هر روز، انتظار فرج تا وصال تو
***
دلی را ندیدم زعشقت نلرزد
به شام فراقت تمام وجودم
همه کهکشان ها به زیر پرم بود
چو بال دلم را به عشقت گشودم
تو احساس نابی به شعر تر من
تو جاری عشقی به تار و به پودم
تو در یایی آبی، منم قطره هرگز
که بی تو ندارد بقایی و جودم
در قرآن کریم، متجاوز از 133 آیه را بزرگان و مفسرین شیعه و سنی مربوط به حضرت مهدی علیه السلام دانسته اند. از جمله خداوند متعال در سوره ی صف آیه 9 میفرماید: « هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَ دِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ» او کسى است که رسول خود را با هدایت و دین حق فرستاد تا او را بر همه ادیان غالب سازد، هر چند مشرکان کراهت داشته باشند.
در قرآن مجید، خداوند وعده غلبه و پیروزی اسلام را بر تمام ادیان جهان داده است، که منظور غلبه خارجی و عینی است. از امام صادق علیه السلام، در تفسیر آیه چنین نقل شده است: «والله ما نزل تأویلها بعد و لاینزل تأویلهای حتی یخرج القائم فاذا خرج القائم لم یبق کافر بالله العظیم.» (تفسیر نور الثقلین ج2، ص 211) به خدا سوگند، هنوز مضمون این آیه در مرحله نهائی تحقق نیافته است و تنها زمانی تحقق می پذیرد که حضرت قائم علیه السلام، خروج کند و به هنگامی که او قیام نماید، کافری نسبت به خداوند در تمام جهان باقی نمی ماند. در حدیثی در منابع اهل سنت از ابو هریره نقل شده است که منظور از جمله «لیظهره علی الدین کله» خروج عیسی بن مریم علیه السلام است، و می دانیم که خروج عیسی بن مریم علیه السلام، طبق روایات اسلامی، به هنگام قیام حضرت مهدی (ع) است. که عیسی بن مریم به امام علیه السلام، اقتدا می کندو پشت سر آن حضرت نماز می خواند. ظهور حضرت زمانی اتفاق می افتد که مردم در مشکلات و سختی های فراوان بسر می برند، و با یأس از مکاتب بشری و حکومت های خود، در انتظار قیام منجی موعود به سر می برند، و به همین جهت در برابر امام علیه السلام، سر تسلیم و خضوع فرود می آورند، و زمام امور خویش را به دست توان مند و کار گشایی او می سپارند، بدان امید که نجات و نیک بختی بشریت را تضمین نماید و در عمل نیز چنین خواهد شد. و آن حضرت ریشه فقر و ظلم و نابرابری، و فساد را ....را خواهد کند و حکام جور را به سزایش خواهد رسانید و خداوند نیز محبت و عشق آن حضرت را در دل مردم خواهد افکند و آنان با او بیعت کرده و گرد او جمع خواهند شد.
متجاوز از شش هزار روایت در کتب شیعه و سنی راجع به حضرت مهدی علیه السلام، نقل شده است که در زمینه های امامت، غیبت، ظهور و کیفیت حکومت آن حضرت، و اینکه او امام دوازدهم است، می باشد،(برای آگاهی بیشتر به کتاب متخب الاثر مراجعه شود.) از آن جمله پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه وآله وسلم می فرماید:«لا تَقُومُ السَّاعَ?ُ حَتَّی یَقُومَ قائِمٌ لِلحَقِّ مِنَّا وَ ذلِکَ حِینَ یَأذَنُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ لَهُ وَ مَنْ تَبِعَهُ نَجا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهُ هَلَکَ»، «(شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا علیه السلام، ج 2، ص 59 ؛ کشف الغم?، ج 2، ص 459 .) قیامت بر پا نمی شود تا اینکه قیام کننده ی به حق از خاندان ما قیام کند و این هنگامی است که خداوند به او اجازه فرماید و هر کس از او پیروی کند، نجات مییابد و هر کس از او سرپیچد، هلاک خواهد شد.
انتظارات امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، از پیروانش
اگر ما بخواهیم واقعا پیرو حضرت باشیم باید ببینیم که آن حضرت از ما چه انتظاراتی دارد، تا بتوانیم انتظارات حضرت را بر آورده سازیم، و از پیروان واقعی حضرت باشیم. انتظارات حضرت در دعای معروفی که از حضرت رسیده است، بیان شده است.کفعمى در کتاب «مصباح» فرموده است: این دعاى حضرت مهدى (عج) است: «اللَّهُمَّ ارْزُقْنَا تَوْفِیقَ الطَّاعَةِ وَ بُعْدَ الْمَعْصِیَةِ وَ صِدْقَ النِّیَّةِ وَ عِرْفَانَ الْحُرْمَةِ وَ أَکْرِمْنَا بِالهُدَى وَ الاسْتِقَامَةِ وَ سَدِّدْ أَلْسِنَتَنَا بِالصَّوَابِ وَ الْحِکْمَةِ وَ امْلَأْ قُلُوبَنَا بِالْعِلْمِ وَ الْمَعْرِفَةِ وَ طَهِّرْ بُطُونَنَا مِنَ الْحَرَامِ وَ الشُّبْهَةِ وَ اکْفُفْ أَیْدِیَنَا عَنِ الظُّلْمِ وَ السِّرْقَةِ وَ اغْضُضْ أَبْصَارَنَا عَنِ الْفُجُورِ وَ الْخِیَانَةِ وَ اسْدُدْ أَسْمَاعَنَا عَنِ اللَّغْوِ وَ الْغِیبَةِ وَ تَفَضَّلْ عَلَى عُلَمَائِنَا بِالزُّهْدِ وَ النَّصِیحَةِ وَ عَلَى الْمُتَعَلِّمِینَ بِالْجُهْدِ وَ الرَّغْبَةِ وَ عَلَى الْمُسْتَمِعِینَ بِالاتِّبَاعِ وَ الْمَوْعِظَةِ وَ عَلَى مَرْضَى الْمُسْلِمِینَ بِالشِّفَاءِ وَ الرَّاحَةِ وَ عَلَى مَوْتَاهُمْ بِالرَّأْفَةِ وَ الرَّحْمَةِ،
خدایا، توفیق فرمان برى، و دورى از نافرمانى، و درستى نهاد و شناخت واجبات را روزى ما بدار و ما را به هدایت و پایدارى گرامى دار، و زبانمان را به راستگویى و حکمت استوار ساز، و دل هایمان را از دانش و بینش پر کن، و شکم هایمان را از حرام و شبهه پاک فرما، و دستانمان را از ستم و دردى بازدار و دیدگانما را از ناپاکى و خیانت فرو بند، و گوش هایمان را از شنیدن بیهوده و غیبت ببند، و و بر دانشمندان مان زهد و خیرخواهى و بر دانش آموزان تلاش و شوق، و بر شنوندگان پیروى و پندآموزى، و بر بیماران شفا و آرامش، و بر مردگان مهر و رحمت،
وَ عَلَى مَشَایِخِنَا بِالْوَقَارِ وَ السَّکِینَةِ وَ عَلَى الشَّبَابِ بِالْإِنَابَةِ وَ التَّوْبَةِ وَ عَلَى النِّسَاءِ بِالْحَیَاءِ وَ الْعِفَّةِ وَ عَلَى الْأَغْنِیَاءِ بِالتَّوَاضُعِ وَ السَّعَةِ وَ عَلَى الْفُقَرَاءِ بِالصَّبْرِ وَ الْقَنَاعَةِ وَ عَلَى الْغُزَاةِ بِالنَّصْرِ وَ الْغَلَبَةِ وَ عَلَى الْأُسَرَاءِ بِالْخَلاصِ وَ الرَّاحَةِ وَ عَلَى الْأُمَرَاءِ بِالْعَدْلِ وَ الشَّفَقَةِ وَ عَلَى الرَّعِیَّةِ بِالْإِنْصَافِ وَ حُسْنِ السِّیرَةِ وَ بَارِکْ لِلْحُجَّاجِ وَ الزُّوَّارِ فِی الزَّادِ وَ النَّفَقَةِ وَ اقْضِ مَا أَوْجَبْتَ عَلَیْهِمْ مِنَ الْحَجِّ وَ الْعُمْرَةِ بِفَضْلِکَ وَ رَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ
و بر پیران متانت و آرامش، و بر جوانان بازگشت و توبه و بر زنان حیا و پاکدامنى و بر ثروتمندان فروتنى و گشادگى، و بر تنگدستان شکیبایی و قناعت، و بر جنگجویان نصر و پیروزى، و بر اسیران آزادى و راحتى، و بر حاکمان دادگسترى و دلسوزى، و بر زیردستان انصاف و خوش رفتارى تفضّل فرما، و حاجیان و زیارت کنندگان را در زاد و خرجى برکت ده، و آنچه را بر ایشان از حج و عمره واجب کردى توفیق اتمام عنایت کن به فضل و رحمتت اى مهربان ترین مهربانان. والسلام علیکم ورحم? الله.
کلمات کلیدی:
تا صورت پیوند جهان بود علی بود
تا نقش زمین بود و زمان بود علی بود
شاهی که ولی بود و وصی بود علی بود
سلطان سخا و کرم و جود علی بود
هم آدم و هم شیث و هم ادریس و هم ایوب
هم یونس و هم یوسف و هم هود علی بود
هم موسی وهم عیسی وهم خضر و هم الیاس
هم صالح پیغمبر و داوود علی بود
عیسی به وجود آمد و در حال سخن گفت
آن نطق و فصاحت که در او بود علی بود
آن شیر دلاور که برای طمع نفس
بر خوان جهان پنجه نیالود ، علی بود
فضائل امیر المؤمنین علی علیه السلام
قال رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم:«عَلِیٌّ مَعَ الْقُرْآنِ وَ الْقُرْآنُ مَعَهُ لَا یَفْتَرِقَانِ حَتَّى یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْض»،(طرائف ج1، ص101)،
هر جا علی هست قرآن هم آنجاست و هر جا قرآن است علی هم آنجاست، هر دو از همدیگر جدا نمی شوند، تا اینکه فردای قیامت در کنار حوض کوثر بر من وارد شوند.
باز هم، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: «زَیِّنُوا مَجَالِسَکُمْ بِذِکْرِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِب»، (مستدرک الصحیحین للحاکم النیسابوری، ج3، ص 109.)، مجالس خود را با ذکر علی ابن ابیطالب علیهالسلام زینت دهید. رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم، بازهم فرمودند:«ذِکْرُ عَلِیٍّ عِبَادَةٌ»، (بحار الانوار، ج36، ص370)، نام و یاد علی علیهالسلام عبادت است.
زیرا؛ علی علیه السلام، مظهر صفات الهی است. بگفته ی شهریار که :
دل اگر خداشناسی همه در رخ علی بین
به علی شناختم من به خدا قسم خدا را
به خدا که در دو عالم اثر از فنا نماند
چو علی گرفته باشد سر چشمهی بقا را
برو ای گدای مسکین در خانهی علی زن
که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را
بدو چشم خون فشانم هله ای نسیم رحمت
که ز کوی او غباری به من آر توتیا را
در روایت دیگری در امالی صدوق، (المجلس العشرون، ص 97)، اینگونه آمده است؛ قال رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم:«یَا عَلِیُّ مَنْ قَتَلَکَ فَقَدْ قَتَلَنِی وَ مَنْ أَبْغَضَکَ فَقَدْ أَبْغَضَنِی
وَ مَنْ سَبَّکَ فَقَدْ سَبَّنِی لِأَنَّکَ مِنِّی کَنَفْسِی رُوحُکَ مِنْ رُوحِی وَ طِینَتُکَ مِنْ طِینَتِی.» علی جان کسی که ترا به شهادت برساند، مرا بشهادت رسانده است، و کسی که بغض و کینه ی ترا داشته باشد، بغض و کینه مرا در سینه اش نگهداشته است، و کسی که ترا نا سزا بگوید، به من نا سزا گفته است، برای اینکه تو از منی، و مانند نفس منی، روح از روح من است، و سرشت تو از سرشت من است.
در فضائل آن حضرت همین بس که رسول گرامی اسلام، آن حضرت نفس خود معرفی نموده و همین معنا در قرآن کریم، در سوره ی آل عمران، آیه 61، آمده است:«فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِل»، به آنها بگو: بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم، شما هم فرزندان خود را، ما زنان خویش را دعوت نماییم، شما هم زنان خود را، ما از نفوس خود دعوت کنیم، شما هم از نفوس خود، آن گاه مباهله کنیم. در این آیه مبارکه، امیر المؤمنین علی علیه السلام، به عنوان نفس پیامبر(ص)، یاد شده است. یعنی همان ویژگیها و خصوصیاتی که رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم، داشت، امیر المؤمنین علی علیه السلام، نیز دارد. در یک کلام باید گفت، ای برادر؛
تو به تاریکی علی را دیده ای ** زین سبب غیری بر او بگزیده ای
برخی از سخنان گهر بار آن حضرت
«عِبَادَ اللَّهِ إِنَّ مِنْ أَحَبِّ عِبَادِ اللَّهِ إِلَیْهِ عَبْداً أَعَانَهُ اللَّهُ عَلَى نَفْسِهِ»، (نهج البلاغه، خطبه87)، ای بندگان خدا، محبوب ترین بندگان در پیشگاه خداوند کسی است، که خداوند به او توفیق داده است، که به جنگ نفس خود بپردازد. بنابر این؛ اولین قدم در جهت خود سازی، مبارزه با نفس سرکش است، کسی که کمال می خواهد باید به مبارزه با نفس بر خیزد. چراغ هدایت زمانی در دل انسان روشن می شود، که از هوای نفس متابعت ننماید، و گل وجود انسان زمانی شکوفا، می شود، که انسان در جهت اصلاح نفس خویش، گام بردارد. یکی از چیز هایی که انسان را در این امر یاری می کند، توجه نمودن به زود گذری عمر است. امیر المؤمنین علی علیه السلام، در خطبه 352، می فرماید: « أَلَا وَ إِنَّ الدُّنْیَا قَدْ تَصَرَّمَتْ وَ آذَنَتْ بِانْقِضَاءٍ»، بندگان خدا، به هوش باشید، که دنیا گذشته است، و همه ی این عالم فریاد می زند، که تمام شده است. یعنی آنقدر گذر این سالها، ماهها، روزها، ساعت ها، دقیقه ها، و ثانیه ها، سریع است، و این قافله چنان شتابان در حرکت است که گویا دنیا گذشته. بعد حضرت می فرماید: « وَتَنَکَّرَ مَعْرُوفُهَا وَأَدْبَرَتْ حَذَّاءَ»، معروف به معنای شناخته شده است. «حذا» به معنای سریع السیر، تندرو. حضرت می فرماید: چهره ی دنیا ناشناخته است، به علت اینکه سرعت حرکتش بسیار زیاد است، وقتی که قطار با سرعت زیاد حرکت می کند، انسان چهره سرنشینان قطار را نمی تواند، تشخیص دهد، علتش هم همان سرعت زیاد است. حضرت هم می فرماید که سرعت این عالم و گذر این قافله، چنان شتابان است که چهره ی دنیا شناخته نمی شود، تا انسان بیاید آن را بشناسد، می بیند که عمرش به سرآمده است. زیرا؛ شتاب مانع شناخت می شود. در ادامه حضرت می فرماید:«فَهِیَ تَحْفِزُ بِالْفَنَاءِ سُکَّانَهَا وَ تَحْدُو بِالْمَوْتِ جِیرَانَهَا» دنیا ساکنان خود را به سرعت به سمت مرگ و نیستی می کشاند، و همسایگان خود را به سمت مرگ سوق می دهد. امام حسین علی السلام، نیز همین معنا را در نامه ای به برادرش محمد حنفیه، بیان می کند. وقتی که امام حسین علیه السلام، از مدینه خارج شد، در میان راه اینگونه به برادرش نوشت: «اَمّا بَعدُ فَکاَنَّ الدُّنیا لَم تَکُن و کَاَنَّ الاخِرَةَ لَم تَزَل وَ السّلامُ»،(کامل الزیارات، ص158)،( بحارالانوار، ج 45، ص 87) ؛ گویا دنیا از اول نبوده است و گویا آخرت همواره بوده است! برادرم بدان که دنیا چنان ناچیز و نا پایدار است که گویا اصلا نبوده است، و آخرت هم آنقدر نزدیک و حاضر است که گویا هیچ گاه غایب نبوده است. امیدوارم که خداوند متعال توفیق عنایت نماید که این سخنان گهر بار را آویزه ی گوش مان قرار دهیم و تا فرصت باقی است، بقیه ی عمر مان در راه علی و اولاد علی که همان صراط مستقیم است سپری نمائیم تا مصداق این شعر قرار نگیریم که،
افسوس که عمرم ببطالت بگذشت
با بار گنه بدون طاعت بگذشت
فردا که به صحنه مجازات روم
گویند که هنگام ندامت بگذشت. والسلام
کلمات کلیدی: