سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانشمند، دانشمند نمی شود، تا اینکه . . .در برابر دانشش چیزی از کالای پست دنیا نگیرد . [امام علی علیه السلام]
قطره ی شبنم

ویژگی هاى پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله وسلم

1- یاد خداوند؛ «لا یقوم و لا یجلس الّا على ذکر الله». پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله نمىایستاد و نمی نشست مگر آنکه به یاد خدا بود.

2- حقگویى؛ «و لا یقول فى الغضب و الرضا الّا الحق- ینفذ الحق و ان عاد ذلک بالضرر علیه او اصحابه». در حال غضب و رضا جز حق سخن نمی گفت و به حق پایبند بود گرچه به ضرر خود یا اصحابش بود.

3- شرح صدر؛ «اوسع الناس صدراً». شرح صدر او از همه مردم گستردهتر بود.

4- سلام به کودکان؛ «یمرّ على الصبیان فیسلم علیهم». به کودکان که برخورد مىکرد، سلام می کرد.

5- اجابت دعوت؛ «یجیب دعوة الحر و العبد». دعوت آزاد و بنده را مىپذیرفت.

6- پذیرفتن هدیه؛ «یقبل الهدیه و لو انها جرعة لبن و یکافىء علیها». هدیه را قبول می کرد گرچه جرعهاى از شیر بود و جبران می کرد.

7- عیادت مریض؛ «یعود المرضى فى اقصى المدینه». در دورترین نقطه شهر به عیادت بیماران می رفت.

8- تشییع جنازه؛ «یشهد الجنائز». به تشییع جنازهها می رفت.

9- ایثار؛ «لم یشبع من خبز برّ ثلاثة ایام متوالیة حتى لقى الله تعالى ایثاراً على نفسه لا فقراً و لا بخلًا». در سه روز پشت سر هم از نان گندم سیر نشد، به خاطر ایثار به دیگران، نه از روى بخل تا اینکه خداوند متعال را ملاقات کرد.

10- علاقه به عطر و بوى خوش؛ «یحب الطیب و لم یکن فى طریقة فیتبعه احد الّا عرف انه قد سلکه من طیب عرفه». علاقه به عطر داشت و مردم هرگاه بوى عطر را در راهى استشمام می کردند می فهمیدند پیامبر از آن راه عبور کرده است.

11- مزاح و تبسّم؛ «یمزح و لا یقول الا حقاً و یضحک من غیر قهقهة». شوخى میکرد و سخنى جز حق نمی گفت و بدون قهقهه می خندید.

12- مهمانى؛ «اذا دخل منزلًا قعد فى ادنى المجلس الیه حین یدخل». هرگاه داخل منزلى می شد در پایینترین محل مىنشست.

13- سخن گفتن؛ «اذا حدّث بحدیث تبسّم فى حدیثه». هرگاه سخنى می گفت در سخن گفتنش تبسّم می کرد.

14- نگاه کردن؛ «یقسّم لحظاته بین اصحابه فینظر الى ذا والى ذا بالسویّة- لا یثبت بصره فى وجه احدٍ». نگاه خود را در میان اصحابش تقسیم می کرد، گاهى به فردى نگاه مىکرد و گاهى به فردى دیگر و نگاه خود را به فرد خاصى ثابت نگه نمی داشت.

15- خوابیدن؛ «ینام على الحصیر». روى حصیر می خوابید.

16- عدم انتظار از احترام؛ «اصحابه لا یقومون لما عرفوا من کراهته لذلک». اصحابش در برابر او نمی ایستادند، زیرا مىدانستند پیامبر از این کار کراهت دارد.

17- استقبال از مهمان؛ «لا یجلس الیه احد و هو یصلى الّا خفف صلاته و اقبل علیه». هرگاه پیامبر در حال نماز بود و شخصى به او مراجعه می کرد، نماز خود را کوتاه می کرد و به او توجه می کرد.

18- تواضع؛ «اشد الناس تواضعاً- اسکتهم فى غیر کبر. یخصف النعل یرقع الثوب یحلب الشاة یطحن مع الخادم اذا اعیى». تواضع او از همه بیشتر بود. بدون اینکه کبر بورزد از همه ساکتتر بود. کفش و لباس خویش را وصله می زد، بز را می دوشید و هرگاه خدمتگذار خسته می شد، به خادم منزل در آرد کردن گندم کمک مىکرد.

19- پذیرفتن عذر؛ «یقبل معذرة المعتذر الیه». عذر شخص عذر آورنده را می پذیرفت.

20- بر آوردن نیاز مردم؛ «ما یأتیه احد حراً کان او عبداً او امة الّا قام فى حاجته». نیازمندان که به او مراجعه می کردند چه آزاد و چه بنده و چه کنیز، به نیاز آنها رسیدگى می کرد.

21- تحمل گرسنگى؛ «یعصب الحجر على بطنه من الجوع». از گرسنگى به شکم خود سنگ می بست.

22- مجالست با مستمندان؛ «یجالس الفقراء ویؤاکل المساکین. لایحقّر مسکیناً لفقرهو زمانته». با تهیدستان و مساکین می نشست و به خاطر فقر آنها را تحقیر نمی کرد.

23- حفظ زبان؛ «یخزن لسانه الّا فیما یعنیه. طویل السکوت لا یتکلم فى غیر حاجة». زبان خود را جز در آنچه که قصد داشت حفظ می کرد، سکوت او طولانى بود و در غیر مورد نیاز سخن نمىگفت.

24-آغاز به مصافحه؛ «اذ لقى احداً من اصحابه بدأه بالمصافحة». هرگاه با کسى ملاقات می کرد آغاز به دست دادن می نمود.

25- «کان صلى الله علیه و آله احلم الناس، اشجع الناس، اعدل الناس، اعفّ الناس، اسخى الناس». پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم، بردبار ترین مردم، شجاعترین مردم، عادلترین مردم، باعفت ترین مردم و سخی ترین مردم بود.

به نقل از آیینه کمال ج2، ص 28.

خوف آن حضرت بعد از خودش برای امت

قال رسولُ اللّه ِ صلی الله علیه وآله: «إنّ أخْوَفَ ما أتَخَوَّفُ علی اُمّتى مِن بَعْدى : هذهِ المَکاسِبُ المُحَرَّمةُ ، والشَّهْوَةُ الخَفِیّةُ ، والرِّبا .». (بحار الانوار، ج 73، ص 158) پیامبر خدا صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: ترسناکترین چیزهایی که بعد از خود بر امّتم می ترسم اینهاست: درآمدهای ناروا، شهوتهای نهفته، وربا.

باز از آن حضرت است که می فرماید: «إنّ أخْوَفَ ما أخافُ عَلی اُمّتِى الهَوی وطُولُ الأملِ ؛ أمّا الهوی فَإنّهُ یَصُدُّ عَنِ الحقِّ ، وأمّا طُولُ الأملِ فَیُنْسى الآخِرَةَ ».(بحار الانوار، ج ص 75)

بدانید که آنچه مرا بیش از همه نگران امّتم کرده است دو خصلت است: خواهشهای نفس وآرزوی دراز؛ زیرا هوا وهوس ، آدمی را از حق باز می دارد وآرزوی دراز ، آخرت را از یاد می برد.

 در روایت دیگر می فرماید : «إنّ أخْوَفَ ما أخافُ عَلَیْکُمُ الشِّرْکُ الأصْغَرُ . قالُوا : وما الشِّرْکُ الأصْغَرُ یا رسولُ اللّه ِ ؟ قال : هُوَ الرِّیاءُ».(بحار الانوار، ج72، ص303)

ترسناکترین چیزی که می ترسم به آن مبتلا شوید شرک اصغر است؛ گفتند: ای رسول خدا! شرک اصغر چیست؟ فرمود: ریا

مقام ارجمند امام حسن علیه السلام از زبان پیامبر صلى الله علیه و آله وسلم

1- «ان ابنى هذا سید یصلح اللَّه به بین فئتین من المسلمین». (مناقب ابن منازلی، ص 371). همانا این پسرم سرور وآقاست، خداوند به وسیله او، بین دو گروه از مسلمانان را اصلاح مى دهد.

2- عمّار یاسر مى گوید؛ پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله مکرّر فرمود:«الحسن و الحسین سیدا شباب اهل الجنه هما ریحانتى من الدنیا». (فصول المهمه، ص 134). حسن وحسین دو آقاى جوانان اهل بهشتند، آنها دو گُل خوشبوى من در دنیا می باشند.

3- علاقه پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله به امام حسن علیه السلام: ابو هُریره مى گوید: روزى حسن علیه السلام به محضر پیامبراکرم صلى الله علیه و آله آمد و در کنار آن حضرت نشست. پیامبر دهانش را به (نشانه محبّت) بر دهان حسن علیه السلام نهاد وسه بار فرمود:«اللهم انى احبه و أحب من یحبه». (بحار الانوار، ج 43، ص 266-316). خدایا من حسن را دوست دارم و همچنین آن کسى که حسن را دوست بدارد، دوست دارم.

4- نیز آن حضرت فرمود:«الحسن و الحسین امامان قاما اوقعدا». (منتهی الامال، ج1، ص 267). حسن وحسین هردو امام و پیشوایند، چه قیام کنند چه صلح کنند.

امام حسن علیه السلام در راه مکه

در یکى از سالها امام حسن مجتبى علیه السلام پیاده از مدینه به مکّه رهسپار شد، به طورى که پاهایش ورم کرد. در مسیر راه، یکى از خدمتکاران عرض کرد:«اگر سوار شوى، این ورم، رفع مى گردد. امام حسن علیه السلام فرمود نه، وقتى که به منزلگاه بعدى رسیدیم، سیاه پوستى نزد تو آید و روغنى همراه دارد، تو آن روغن را از او بخر و چانه نزن. خدمتکار گفت پدر و مادرم به قربانت، ما به هیچ منزلگاهى وارد نشدهایم که به دوا فروشى برخورد کنیم. امام فرمود آن مرد در نزدیک منزلگاه بعدى است. خدمتکار مىگوید حدود یک میل (دو کیلومتر) از آنجا گذشتیم، ناگاه آن سیاه پوست پیدا شد، امام علیه السلام به من فرمود نزد این مرد برو و روغن را از او بگیر و قیمت آن را به او بده. من هم نزد آن مرد سیاه پوست رفتم و تقاضاى روغن نمودم. سیاه پوست گفت این روغن را براى چه کسى مى خواهى؟ گفتم براى حسن بن على علیه السلام سیاه پوست گفت خواهش می کنم مرا نزد آن حضرت ببر. من هم موافقت کردم و با سیاه پوست به حضور امام حسن علیه السلام آمدیم. سیاه پوست عرض کرد: پدر و مادرم به فدایت، من نمىدانستم که روغن را براى شما می خواهد، اجازه بدهید قیمتش را نگیرم زیرا من غلام شمایم، از خدا بخواهید به من پسرى سالم عنایت کند که دوست شما اهل بیت باشد، زیرا وقتى که از نزدهمسرم جدا شدم درد زایمان داشت. امام حسن علیه السلام فرمود به خانهات برو که خدا پسرى سالم به تو عطا فرموده است و او از شیعیان ما می باشد. سیاه پوست همان دم به خانهاش بازگشت و دید همسرش پسرى سالم به دنیا آورده است. سپس به محضر امام حسن علیه السلام برگشت و خبر ولادت پسر را به آن حضرت داد و براى آنحضرت دعا کرد. امام حسن علیه السلام از آن روغن به پایش مالید و بر اثر آن ورم پاهایش بر طرف گردید. این پسر بزرگ شد و بعدها از یاران و دوستان مخلص آل محمد علیهم السلام گردید و به عنوان شاعر و مداح معروف اهلبیت علیهم السلام با نام «سیّد حِمیرى» مشهور گردید، که به گفته بعضى 2300 قصیده در فضائل خاندان رسالت سروده است. (سفینه البحار، ج1، ص 306)

برخی از سخنان گهر بار امام حسن علیه السلام

1- «الخیر الّذى لا شرّ فیه: الشّکر مع النّعمة و الصّبر على النّازلة».(تحف العقول، ص 253). خیر و سعادت خالص، شکر در برابر نعمت و صبر در برابر حوادث ناگوار است.

2- «غسل الیدین قبل الطّعام ینفى الفقر و بعد الطّعام ینفى الهمّ». (مواعظ العددیه). شستن دستها قبل از غذا خوردن موجب نابودى فقر مىشود و شستن دستها بعد از غذا خوردن موجب نابودى غم و اندوه مىگردد.

3- «عجبت لمن یتفکّر فى مأکوله کیف لا یتفکّر فى معقوله فیجنّب بطنه ما یؤذیه و یردع صدره ما یردیه». (سفینه البحار، ج2، ص 84). تعجّب مىکنم از کسانى که در غذاى جسم خود فکر می کنند ولى در امور معنوى و غذاى جان خویش تعقل نمی نمایند، شکم را از طعام مضّر حفظ می کنند ولى باک ندارند که افکار پلیدى در روان آنها وارد شود.

4- «یابن آدم انّک لم تزل فى هدم عمرک منذ سقطت من بطن امّک فخذ ممّا فى یدک لما بین یدیک فانّ المؤمن یتزوّد و انّ الکافر یتمتّع». (همان، ص671). اى فرزند آدم تو از روزى که شکم مادر را ترک گفتى و قدم به زمین گذاردى پیوسته سرگرم نابود ساختن عمر خویش هستى. از فرصت زندگى استفاده کن و از آنچه اکنون در دست دارى براى منازلى که در پیش دارى بهره بردار که افراد با ایمان از دنیا زاد و توشه براى فرداى خود تهیه مىکنند و افراد بی ایمان تنها از آن لذّت و کامروایى می خواهند.

5- جناده بن أبى امیه مى گوید: درآخرین لحظات عمرامام حسن علیه السلام در محضر آن حضرت بودم که عرض کردم: عظنى یاابن رسول اللَّه، قال: «نعم أستعدّ لسفرک و حصّل زادک قبل حلول أجلک و اعلم أنّک تطلب الدّنیا و الموت یطلبک و لا تحمل همّ یومک الذى لم یأت على یومک الذى انت فیه و اعلم انّک لا تکسب منالمال شیئاً فوق قوّتک الّا کنت فیه خازناًلغیرک».(بحار الانوار، ج 44، ص 139). اى پسر پیامبر مرا موعظه کن، فرمود: بله (اى جناده) خود را آماده سفر آخرت کن و قبل از رسیدن مرگ زاد و توشه خود را آماده ساز و بدان که تو دنیا را طلب مىکنى و مرگ تو را و هیچگاه هم و تلاش خود را مصرف روزى که هنوز نرسیده نکن و بدان اگر بیش از قوت خود مال اندوزى کنى خزانهدار دیگرى شدهاى.

 برخی از سخنان گهربار امام رضا علیه السلام

1- قال الرضا علیه السلام :«انّ الله عزّوجلّ أمر بثلاثه مقرون بها ثلاثه أخرى، أمر بالصلاه و الزکاه فمن صلّى و لم یزکّ لم یقبل منه صلاته و أمر بالشّکر له و للوالدین فمن لم یشکر والدیه لم یشکر الله و أمر باتقاء الله و صله الرّحم فمن لم یصل رحمه لم یتّق الله عزّوجلّ».(بحار الانوار، ج 74، ص 68). امام رضا می فرماید: خداوند متعال سه وظیفه دینى را با سه موضوع اجتماعى همراه ساخته است؛

1. نماز که موضوعى عبادى است را به همراه زکات که خدمتى اجتماعى است فرمان داده است. پس کسى که نماز بهجاى آورد ولى زکات ندهد، نمازش پذیرفته نیست.

2. شکرگزارى در برابر خالق را با شکرگزارى براى پدر و مادر همراه ساخته است. پس کسى که سپاسگزار پدر و مادر نباشد، شکر خدا به جا نیاورده است.

3. تقواى الهى را همراه با صله رحم فرمان داده است. کسى که ارتباط با خویشاوندان را قطع کند، تقواى الهى را رعایت نکرده است.

شرایط مسلمانى

امام رضا علیه السلام، از رسول خدا (ص) نقل می کند که آن حضرت فرمود:«مَن کان مسلماً فلا یَمکر و لا یخدع فإنّى سمعت جبرئیل یقول: انّ المکر و الخدیعه فى النّار ثمّ قال: لیس منّا مَن غَشّ مسلماً و لیس منّا مَن خان مسلماً».(بحار الانوار، ج 36، ص 326).

کسى که مسلمان باشد، مکر و خدعه نمىکند. از جبرئیل شنیدم که مىگفت فرجام مکر و خدعه آتش است. از ما نیست کسى که با مسلمانى غِش کند؛ از ما نیست کسى که بر مسلمانى خیانت روا دارد.

یارى و امداد ضعیفان

حضرت رضا مىفرماید:«عونک للضّعیف أفضل من الصّدقه».(بحار الانوار، ج78، ص 339). برترین صدقه و انفاق در راه خداوند، امداد و یارى ضعیفان است.

محبت به مردم

امام رضا مىفرماید: «التّودّد الى النّاس نصف العقل».(همان، 335). محبت به مردم و اظهار دوستى نسبت به ایشان، نیمى از عقل است.

اندوه زدایى از دلها

امام رضا مىفرماید: «من فرّج عن مؤمن فرّج الله من قلبه یوم القیامه».(همان، ج 74، ص 321). آن کس که اندوهى از دل و چهره انسان مؤمنى بزداید، خداوند در روز رستاخیز اندوه از دلش بزداید.

ارتباط با خویشاوندان

امام رضا میفرماید: «مَن سرّه أن ینسأ فى أجله و یزید فى رزقه فلیصل رحمه».(عیون اخبار الرضا، ج2، ص 44). کسى که دوست دارد روزگار درازترى در دنیا زندگى کند و روزىاش فراوانتر شود، صله رحم کند و به خویشاوندان رسیدگى نماید.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط حسن علی نصرتی 90/11/2:: 12:13 صبح     |     () نظر