سفارش تبلیغ
صبا ویژن
با همه دل، خدا را دوست بدارید . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
قطره ی شبنم

می زند آتش به قلبم سوز داغ عسکری

گیرد امشب اشک من هردم سراغ عسکری

شد به سن کودکی فرزند دلبندش یتیم

گشت دُرِّ اشکِ مهدی چلچراغ عسکری

***

امشب که زمین و آسمان می گرید

از ماتم عسکری جهان می گرید

جا دارد که اگر شیعه خون گریه کند

چون مهدی صاحب زمان می گرید

از رحلت عسکری سماء می گرید

ارواح تمام انبیاء می گرید

زهرا به مدینه، حسین در کرببلا

در طوس غریب الغربا می گرید.

***

نمونه ای از کرم و بزرگواری امام حسن عسکری علیه السلام

محمد بن علی بن ابراهیم بن موسی بن جعفر علیه السلام، می گوید: به تهی دستی و فقر مبتلا بودیم، و زندگی را به سختی می گذراندیم، پدرم (علی بن ابراهیم)گفت؛ نزد این مرد (امام حسن عسکری علیه السلام) برویم. زیرا؛ او به جوان مردی و بزرگواری توصیف می شود. گفتم آیا او (امام حسن علیه السلام) را می شناسی؟ پدرم گفت: نه نمی شناسم و هر گز او را ندیده ام. به هر تقدیر، باهم به سوی آن حضرت حرکت کردیم، در مسیر راه پدرم گفت: چقدر خوب است که آن حضرت دستور پانصد درهم برای ما بدهد، تا 200 درهم را صرف در پوشاک و 200 درهم آن را صرف بدهکاری کنیم، و 100 درهم آن را برای مخارج زندگی مصرف نمائیم. من در دلم با خودم گفتم؛ کاش سیصد درهم نیز برای من بدهد، تا 100 درهم آن را مخارج زندگی خودم به مصرف برسانم و با 100 درهم آن پوشاک تهیه نمایم، و با 100 درهم آن آلاغی خریداری نمایم، تا به کوهستان (باختران همدان و اطراف آن) بروم. وقتی که در خانه ی امام حسن عسکری علیه السلام رسیدیم، خدمت کار حضرت بیرون آمد و ما را به درون خانه دعوت نمود. هنگامی که به محضر آن حضرت شرف یاب شدیم، سلام کردیم و حضرت جواب سلام ما را داد، و بعد به پدرم فرمود: ای علی چرا تا کنون نزد ما نیامدی؟ پدرم در پاسخ گفت؛ من خجالت می کشم با این وضع خدمت شما برسم. پس از ساعتی از محضر امام حسن عسکری علیه السلام، مرخص شدیم در حالی چیزی از حضرت در خواست نکردیم. غلام آن حضرت آمد و کسیه ی پولی را به پدرم داد و گفت؛ این کیسه حاوی 500 درهم است که 200 تا برای پوشاک و 200 تا برای بدهکاری و 100 درهم، هم برای مخارج زندگی شماست. و کیسه ی دیگری به من داد و گفت؛ این کسه حاوی 300 درهم است، 100 درهم برای پوشاک و 100 درهم برای مخارج زندگی و 100 درهم دیگر آن را آلاغی برای خود خریداری نما، ولی به کوهستان باختران و اطراف نرو، بلکه به (سوراء) برو، محمد بن علی به سوراء رفت و در آنجا با زنی ازدواج نمود. راوی میگوید: اکنون علی بن ابراهیم به برکت آن کمکهای امام حسن عسکری علیه السلام، املاکی دارد که قیمت محصول آن معادل هزار درهم است. (داستانهای اصول کافی ص356) ***

چند روایت برگزیده از امام حسن عسکری علیه السلام

1-  روی عن العسکری علیه السلام، انه قال: علامات المؤمن خمس؛ صلاة إحدی وخمسین، وزیارت الاربعین، و التختم فی الیمین، و تعفیر الجبین و الجهر ببسم الله الرحمن الرحیم. از امام حسن عسکری علیه السلام روایت شده است که حضرت فرمود: علامت مومن (شیعه) پنج چیز است؛ 1- پنجاه و یک رکعت نماز در شبانه روز، (17 ،رکعت واجب یومیه، 11 رکعت نماز نافله ی شب، 2 رکعت نماز نافله ی صبح، 8 رکعت نماز نافله ی ظهر، 8 رکعت نماز نافله ی عصر، 4 رکعت نماز نافله مغرب، و2رکعت نشسته نافله ی عشاء که یک رکعت استاده حساب می شود).2- زیارت اربعین. 3- انگشتر به دست راست کردن. 4- پیشانی به خاک نهادن. 5- بسم الله الرحمن الرحیم را در نماز بلند گفتن.

2- امام حسن عسکری علیه السلام میفرماید: «ما أقبح بالمؤمن أن تکون له رغبة تذله.» (تحف العقول ص498) چقدر قبیح و زشت است که فرد با ایمان، به چیزی علاقه داشته باشد که سبب ذلت او می شود. علاقه های که برای انسان حاصل می شود متنوع است، گاه انسان علاقه به مال دارد، گاه به مقام علاقه دارد، گاه به همسر و فرزند علاقه و... این علاقه ها اگر در سر حد اعتدال باشد معقول است. اما گاه این علاقه ها از حد تجاوز می کند، و سبب میشود که انسان به سراغ اموری برود که به قیمت از دست دادن آبرو و شخصیت و عزت او میشود. امام سجاد علیه السلام، در یکی از مناجات خودش از خداوند متعال عزت تقاضا می کند؛ (وأعزنی فی عشیرتی وقومی واحفظنی فی یقظتی ونومی)، (بحار الانوار ج 90، ص 164.) خداوندا برای من عزت، در میان فامیلها و قبیله ام عطا فرما و در بیداری و خواب تو حافظ و نگهبانم باش. مفضل می گوید؛ به محضر امام صادق علیه السلام، رسیدم و از مشکلات زندگی شکایت کردم. امام علیه السلام، به کنیزش دستور داد که کسه ای را بیاورد، در آن کیسه چهار صد درهم بود، که امام علیه السلام به من داد و فرمود؛ با این پول زندگیت را سامان بده. عرض کردم؛ فدایت شوم، منظورم از شرح حال این بود که در حق من دعا بفرمائی. امام علیه السلام فرمود: بسیار خوب دعا هم میکنم، و در آخر فرمود: مفضل از باز گو کردن شرح حالت برای مردم پرهیز کن. اگر چنین نکنی نزد مردم ذلیل و خوار میشوی، بنابر این؛ برای دوری از ذلت، درد دلت را هرگز به کسی نگو. (بحار الانوار ج47، ص 34)

3 - امام حسن عسکری علیه السلام میفرماید: «ما من بلیة إلا ولله فیها نعمة تحیط بها». (بحار الانوار، ج 78، ص 374.) هیچ بلایی نیست مگر اینکه در کنار آن یک نعمتی وجود دارد. انسان وقتی که بلاها و مشکلات را مشاهده کند، حتما در کنار آن آثار نیکی را نیز می بیند. در روایتی از امام صادق علیه السلام آمده است که : «عاد رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم، سلمان الفارسی رحمة الله علیه فی علته فقال یا سلمان إن لک فی علتک إذا اعتللت ثلاث خصال أنت من الله عزوجل بذکر و دعاؤک فیها مستجاب ولا تدع العلة علیک ذنبا إلا حطته متعک الله بالعافیة إلی انقضاء اجلک.»، (بحار الانوار، ج81، ص 185.) روزی رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم، به عیادت سلمان فارسی رفت و در کنار بسترش فرمود: ای سلمان در این بیماری تو سه خصلت و خوبی وجود دارد،  اول اینکه در مشکلات به یاد خدا می افتی. دوم اینکه دعای تو در بیماری به اجابت می رسد. سوم اینکه گناهانت مانند برگ خزان می ریزد.

4- امام حسن عسکری علیه السلام، می فرماید: «التواضع نعمة لایحسد علیها».(کافی ج6، ص 54)، تواضع نعمتی است که کسی در باره ی آن حسادت نمی کند. از این حدیث شریف دانسته می شود که اولا تواضع نعمت است، به همین جهت تواضع جذبه ی خاصی برای انسان ایجاد می کند و موجب زیاد شدن دوستان، و محبوبیت انسان در جامعه می شود. ثانیا تواضع نعمتی است که مورد حسادت دیگران واقع نمی شود، در سایر نعمت ها معمولا اینگونه است که صاحب نعمت مورد حسادت قرار می گیرد. در تواضع کسی، اگر شخصی حسادت نماید، براحتی می تواند شخص حاسد هم متواضع شود. و این بر خلاف علم و مال و ثروت و... است که حاسد براحتی نمی تواند به آنها دست پیدا کند. والسلام علیکم ورحمة الله.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط حسن علی نصرتی 94/9/29:: 12:42 صبح     |     () نظر