بارالها ! ... دیده دل هایمان را از آنچه مخالف دوستی توست، کور گردان . [امام سجّاد علیه السلام ـ در دعایش ـ]
قطره ی شبنم

«عَنْ سَلْمَانَ الْفَارِسِیِّ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ: یَا سَلْمَانُ مَنْ أَحَبَّ فَاطِمَةَ ابْنَتِی فَهُوَ فِی الْجَنَّةِ مَعِی وَ مَنْ أَبْغَضَهَا فَهُوَ فِی النَّارِ یَا سَلْمَانُ حُبُّ فَاطِمَةَ یَنْفَعُ فِی مِائَةِ مَوْطِنٍ أَیْسَرُ تِلْکَ الْمَوَاطِنِ الْمَوْتُ وَ الْقَبْرُ وَ الْمِیزَانُ وَ الْمَحْشَرُ وَ الصِّرَاطُ وَ الْمُحَاسَبَةُ فَمَنْ رَضِیَتْ عَنْهُ ابْنَتِی فَاطِمَةُ رَضِیتُ عَنْهُ وَ مَنْ رَضِیتُ عَنْهُ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ وَ مَنْ غَضِبَتْ عَلَیْهِ فَاطِمَةُ غَضِبْتُ عَلَیْهِ وَ مَنْ غَضِبْتُ عَلَیْهِ غَضِبَ اللَّهُ عَلَیْهِ یَا سَلْمَانُ وَیْلٌ لِمَنْ یَظْلِمُهَا وَ یَظْلِمُ‏ ذُرِّیَّتَهَا وَ شِیعَتَهَا.». (بحارالانوار، ج27، ص116)

سلمان می‌گوید: رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌ وآله فرمود: ای سلمان هرکه دخترم فاطمه را دوست بدارد در بهشت در کنار من خواهد بود، و هرکه او را دشمن بدارد در آتش جهنم خواهد بود. ای سلمان دوستی فاطمه در صد جایگاه به حال انسان سودمند است که راحت‌ترین آنها عبارت‌اند از: مرگ، قبر، میزان، سنجش، محشر، و پل صراط و حساب‌کشی؛ پس دخترم فاطمه از هر کس راضی باشد، من از او خشنود می‌شوم و هر کس من از او راضی شوم خدا از او خرسند خواهد بود. و هر کس فاطمه از او خشمگین باشد، من بر او خشم می‌کنم و هر کس من بر او خشم کنم، خداوند بر او غضب می‌کند. ای سلمان وای بر کسی که به فاطمه و به فرزندان و شیعیانش ظلم و ستم کند!.

اینکه محبت حضرت زهرا سلام الله علیها؛ در صد جایگاه برای انسان نفع می بخشد؛ که آسانترین آنها هنگام مرگ و ... است. این مواقف سخت ترین جاها برای ما ها است. حقیقت این است؛ محبتی این خاصیت ها را دارد که محبت واقعی باشد و محبت واقعی بدنبال خود متابعت را دارد. وقتی که متابعت آمد آنوقت هر آنچیزی را که آن حضرت دوست میدارد محب او نیز آن را دوست میدارد.

در حدیثی آن حضرت می فرماید:«حُبِّبَ إلَىَّ من دُنیاکُم ثَلاثٌ : تِلاوَةُ کِتابِ اللّه ِ و النَّظَرُ فی وَجهِ رَسولِ اللّه ِ و الإنفاقُ فی سَبیلِ اللّه ِ» .(نهج الحیاة ، ح 164 .)

حضرت فاطمه علیهاالسلام می فرماید:از دنیاى شما سه چیز را دوست میدارم. تلاوت قرآن کریم. نگاه به چهره ی رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم؛ و انفاق در راه  خدا. محبان حضرت نیز باید این سه چیز را دوست بدارند. زیرا؛ قرآن کتاب هدایت و قانون زندگی سعادت مندانه است. (‌‌ذلک الکتاب لاریب فیه هدی للمتقین) سوره بقره آیه 2. شکی در این قرآن نیست و او هدایت برای متقین است. (هذا بیان للناس وهدی و موعظة للمتقین) سوره آل عمران آیه 138. این قرآن بیان برای مردم و هدایت و موعظه برای متقین است.

حضرت فاطمه زهرا علیها السلام در دعای روز دوشنبه به خداوند عرض می کند؛ «اللّهُمَّ إنّی أسأَلُک قُوَّةً فی عِبادَتِک، وتَبَصُّراً فی کتابِک، وفَهماً فی حُکمِک. اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ، ولا تَجعَلِ القُرآنَ بِنا ماحِلاً، وَالصِّراطَ زائِلاً، ومُحَمَّداً(ص) عَنّا مُوَلِّیاً» .( بحار الأنوار : ج 90 ص 338 ح 48)

خداوندا! از تو توانی برای عبادت تو و بصیرتی در کتاب تو و فهمی در حکم تو درخواست می کنم. خداوندا! بر محمّد و آل محمّد درود فرست، و قرآن را برای ما بی حاصل قرار مده و ما را [از روی] صراط ساقط مکن و محمّد صلی الله علیه و آله و سلم؛  را از ما رویگردان مساز.

دومین چیزی که حضرت دوست می دارد نگاه کردن به صورت رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم است که خداوند متعال آن حضرت را در سوره ی احزاب آیه 21. به عنوان الگوی احسن معرفی نموده است که «لقد کان لکم فی رسول الله اسوة حسنة لمن کان یرجوا الله و الیوم الاخرو ذکر الله کثیرا» یقینا برای شما در رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم. الگویی نیکویی است برای کسی که همواره به خدا و روز قیامت ایمان دارد. و خدا را بسیار یاد می کند.

آری انسان چیزی را برای خود الگو قرار میدهد که او را دوست میدارد و زندگیش بر وفق رفتار الگو تنظیم می کند.

سومین چیزی را که حضرت دوست میدارد؛ انفاق در راه خداست. در حالیکه فدک در اختیار آن حضرت بود و در آمد فدک هم بسیار بود ولی حضرت بسیار زاهدانه زندگی می کرد و همه را در راه خدا انفاق می کرد. بالاتر از این؛ در مورد آن حضرت آمده است که شب عروسیش لباسش را به کنیزی بخشید و با لباس کهنه به خانه ی شوهر رفت و این سیره ی حضرت است. و بر محبان است که سیره ی او را سرمشق زندگی خود قرار دهند تا سعادت مند دنیا و آخرت شوند و محبت آن حضرت به فریاد شان برسد. والسلام.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط حسن علی نصرتی 03/9/15:: 12:34 صبح     |     () نظر

در روایتی از امام حسن عسکری علیه السلام ِ علامت مؤمن پنج چیز بیان شده استَ؛ )علامات المؤمن خمس صلاة الاحدی و الخمسین و زیارة الاربعین و التختم بالیمین و تعفیر الجبین و الجهر ب بسم الله الرحمن الرحیم»؛ (وسایل الشیعه ج 10 ص 373). نشانه های انسان مؤمن پنج چیز است:1- اقامه ی پنجاه و یک رکعت نماز فریضه و نافله در شبانه روز. 2- زیارت اربعین. 3- انگشتر به دست راست کردن. 4- پیشانی را در سجده بر خاک گذاشتن. 5- در نماز بسم الله الرحمن الرحیم را بلند گفتن.

توضیحی در مورد فرازی از زیارت اربعین

 زیارت اربعین یکی از مستحبات بسیار مهم است که از اهمیت و جایگاه بسیاربالایی برخوردار است؛ در فرازی از این زیارت نامه از امام صادق علیه السلام؛ هدف از قیام امام حسین علیه السلام؛ بیان شده است که خطاب به خداوند متعال آمده است: « و بذل مهجته فیک لیستنقذ عبادک من الجهالة و حیرة الضلالة و قد توازر علیه من غرته الدنیا و باع حظه بالارذل الادنی و شری آخرته بالثمن الاوکس وتغطرس .»

پروردگارا امام حسین علیه السلام؛ جانش را در راه تو بذل کرد تا بندگانت ازجهالت و سرگردانی و گمراهی برهاند؛ در حالیکه بر علیه او به کمک هم برخاستند. اینها کسانی بودند که دنیا مغرور شان کرده و بهره ی واقعی خود را به فرومایه ترین و پست ترین چیز فروختند. و آخرت شان را به کمترین بها در معرض فروش گذاشتند؛ تکبر کردند و خود را در دامن هوای نفس انداختند.

در ابتدای این فراز از زیارت؛ هدف از شهادت امام علیه السلام؛ نجات امت از جهل و نادانی بیان شده است. تبلیغات دستگاه بنی امیه در فروبردن مردم به جهالت به گونه ای بود که معروف است؛ نماز جمعه را روز چهار شنبه می خواندند و کسی هم متعرض نمی شد. (و حیرة الضلالة) مردم در ضلالت و گمراهی؛ و تحیر و سرگردانی بسر می بردند. امیر المؤمنین علی علیه السلام؛ در خطبه دوم نهج البلاغه در توصیف روزگار جاهلی می فرماید:«والناس فی فتن انجذم فیها حبل الدین. و تزعزعت سواری الیقین... فالهدی خامل والعمی شامل عصی الرحمان و نصر الشیطان و خذل الایمان.»

مردم در فتنه ها گرفتار بودند؛ فتنه هایی که رشته ی دین در آن گسسته و ستون های ایمان و یقین متزلزل شده بود... هدایت فراموش شده و گمراهی و نابینایی همه را فراگرفته بود؛ در چنین شرایطی خداوند رحمان معصیت می شد و شیطان یاری می گردید؛ و ایمان بدون یار و یاور مانده بود.

در ادامه ی زیارت آمده است که؛ «وقد توازر علیه من غرته الدنیا...وتردی فی هواه.» امام صادق علیه السلام؛ کسانی را بر علیه امام حسین علیه السلام؛ جنگیدند و حضرت را به شهادت رساند؛ عمده دلیل این اقدام جنایت کارانه را؛ دنیا پرستی آنها معرفی می کند که آنان فرفته ی دنیا شدند و دنیا آنها را فریب داد و گرفتار حب دنیا شدند.

قرآن کریم هشدار می دهد و در سوره ی لقمان آیه 33؛ می فرماید:«... فلا تغرنکم الحیاة الدنیا...» مبادا زندگی دنیا شما را بفریبد. و یا در سوره ی آل عمران آیه 185؛ می فرماید:«وما الحیاة الدنیا الا متاع الغرور» زندگی دنیا چیزی جزسرمایه ی فریب نیست. و یا در سوره روم آیه ی 7؛ میفرماید:«یعلمون ظاهرا من الحیاة الدنیا وهم عن الاخرة هم غافلون»(فریب خوردگان ازدنیا) تنها ظاهر از زندگی دنیا را میدانند و از آخرت غافل هستند.

اگر انسان از آخرت غافل شد؛ آنوقت است که از مقام انسانیت سقوط می کند و به درجه ی پست تر از حیوانات نایل می شود. و لذا خداوند متعال در سوره ی اعراف آیه 179؛ می فرماید:«اولئک کالانعام بل هم اضل اولئک هم الغافلون» آنها مثل حیوانات بلکه پست تر از آنها هستند؛ زیرا آنها غافل هستند. از این آیه استفاده می شود که انسان غافل پست تر از حیوان است و از طرف دیگر علت فاغل بودن هم فراموشی آخرت است که این از آیه 7؛ سوره روم استفاده می شود.

دنیا پرستی در احادیث

 در حدیثی از امیر المؤمنین علی علیه السلام؛ آمده است که؛«حب الدنیا رأس الفتن و اصل المحن»؛ (غرر الحکم). دنیا پرستی سر آغاز فتنه ها و ریشه ی همه ی محنت ها و رنجهاست.

و همچنین در حدیثی از پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه وآله وسلم؛ آمده است:«اکبرالکبایرحب الدنیا»؛ (کنز العمال؛6074). بزرگترین گناهان دنیا دوستی است. در حدیث دیگری امیر المؤمنین علی علیه السلام؛ می فرماید:«ارفض الدنیا فان حب الدنیا یعمی و یصم و یبکم و یذل الرقاب.»؛ (اصول کافی ج 2؛ ص 136)؛ دنیا پرستی را ترک کن؛ زیرا؛ حب دنیا چشم را کور؛ و گوش را کر؛ و زبان را لال می گرداند و گردن ها را به ذلت می کشاند. از همین رو است که روز عاشورا امام حسین علیه السلام؛ وقتی خطبه می خواند و آنها را نصیحت می کند؛ سخن امام معصوم علیه السلام را نمی شنوند. و سرو صدا بپا می کنند.

این تعبیرات نشان می دهد که زرق و برق دنیای فریبنده مهمترین عامل برای جلوگیری انسان از هدایت و رسیدن به کمالات معنوی است. البته باید توجه داشت اینکه؛ در مورد دنیا دو دسته روایات وجود دارد؛ یک دسته روایات دنیا را ممدوح  و «متجر اولیاء الله» میداند. و دسته ی دیگر همان طوری که ذکر از آن به بدی یاد می کند که سبب گمراهی انسان می شود. اگر دنیا به عنوان هدف و مقصد از خلقت در نظر گرفته شود معلوم است که مذموم است ولی اگر به عنوان وسیله و مزرعه ی آخرت در نظر گرفته شود که وسیله ی تقرب انسان به خداوند است؛ و این دنیا ممدوح است. در روایتی از امام علی بن الحسین علیه السلام؛ که در مورد دنیا است؛ و قسمت پایانی آن به این نکته اشاره دارد که می فرماید:«و الدنیا دنیائان دنیا بلاغ و دنیا ملعونة»؛ (اصول کافی ج2؛ص 130)؛ دنیا دو گونه است: یکی دنیایی که به حد کفاف است. (و انسان را به آخرت و معنویت) می رساند. و دیگری دنیای نفرین شده ( که انسان را از خداوند دور می کند.)

یکی دیگر از عواملی قتال مردم کوفه با امام حسین علیه السلام: که در زیارت اربعین به آن اشاره شده است؛ هوا پرستی است. «و تردی فی هواه».

در آیات و روایات اسلامی؛ پیروی از هوسهای نفسانی؛ به عنوان مهمترین عامل برای بدبختی و بزرگترین مانع برای سعادت انسان؛ بیان شده است. قرآن کریم در سوره ی (ص) آیه 26؛ می فرماید:«و لا تتبع الهوی فیضلک عن سبیل الله»؛ از هوای نفس پیروی مکن که ترا از راه خدا منحرف می سازد. در سوره محمد آیه 16؛ آمده است:«اولئک الذین طبع الله علی قلوبهم واتبعوا اهوائهم»؛ آنها کسانی هستند که خداوند بر دلهای شان مهر نهاده و از هوای نفس شان پیروی کرده اند. (از این ور چیزی نمی فهمند.) در سوره کهف آیه 28؛  می خوانیم که :«ولا تطع من اغفلنا قلبه عن ذکرنا واتبع هواه»؛ ای پیامبر از کسی که قلبش را از یاد خود غافل ساختم؛ اطاعت مکن؛ او که از هوای نفس خود پیروی کرد.

در نهج البلاغه از امیر المؤمنین علیه السلام؛ نقل شده است:«فاما اتباع الهوی فیصد عن الحق»؛ (نهج البلاغه؛ خطبه 42؛) پیروی از هوای نفس آدمی را از راه حق باز می دارد. در روایت دیگر از آن حضرت آمده است که :«کم من عقل اسیر تحت هوی امیر»؛ (بحار الانوار ج 66؛ ص 410). چه بسا عقلی که اسیر هوای نفس است. پیامبر گرامی اسلام؛ صلی الله علیه وآله وسلم؛ می فرماید:«ایاکم و الهوی فان الهوی یعمی و یصم»؛ (نهج الفصاحه ص 360)؛ از هوس بپرهیزید که هوس انسان را کور و کر می کند.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط حسن علی نصرتی 03/6/3:: 10:24 عصر     |     () نظر

فیلی را برای آب خوردن آوردند, چون به آب رسید، عکس خود در آن دید، رمید، هر دفعه به آب نزدیک می شد، هراسناک می گردید، حکایت انسان ها هم همین است که از اخلاق و رفتار ناپسند خود می رمد، وقتی پرده ها کنار رود، می‌گوید؛ (وَ ما عَمِلَتْ مِنْ سُوء تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَیْنَها وَ بَیْنَهُ أَمَداً بَعیداً) آیه 30, سوره آل‌عمران، و ارزو مى کند میان او، و هرکار بدى که انجام داده، فاصله زمانى زیادى باشد.

آیه نمى گوید آرزو مى کند اعمال بدش نابود شود; زیرا مى داند چیزى در جهان نابود نمى شود، بلکه آرزو مى کند با آن فاصله بگیرد.

ارى، گناهکاران، و نیکوکاران همگى اعمال خود را در آن روز حاضر مى بینند، با این تفاوت که نیکوکاران از مشاهده اعمال خویش خوشحال و مسرور مى شوند، و بدکاران از مشاهده اعمال خود چنان در وحشت فرو مى روند که آرزو مى کنند از آن فاصله بگیرند، نه فاصله مکانى، که فاصله زمانىِ دور و دراز که براى ابراز تنفر از فاصله مکانى رساتر است; زیرا در فاصله مکانى احتمال حضور نزد او وجود دارد.ولى در فاصله زمانى به هیچ وجه امکان پذیر نیست.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط حسن علی نصرتی 03/2/20:: 2:5 عصر     |     () نظر
   1   2      >