سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرکس دانشی را که خداوند آن را برای امور دینی مردم سودمند قرار دادهاست پنهان کند، خداوند روز قیامت او را با لگامی از آتش لگام زند . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
قطره ی شبنم

یا مقلب القلوب والابصار

بهاران است و در فکر بهارى دیگرم یا رب

بهارى کاو دهد شور و نشاطى بهترم یا رب‏

شمیم جان فزایش بى‏خبر سازد ز دنیایم

نسیم روح بخشش شور آرد در سرم یا رب‏

ز بستان‏هاى جاویدان خبر آرد هزارانش

نوایش با خبر سازد ز فصلى دیگرم یا رب‏

کدورت‏هاى دنیا را بشوید از دل تنگم

سلامت باز آرد بر روان و پیکرم یا رب‏

دهد دنیاى بیش از پیش بهتر از کرم ما را

دهد یار مراد دل به نخل باورم یا رب‏

هوایش رنگ و بوى نامرادیها برد از دل

که تاریکى شود زایل ز چشمان ترم یا رب‏

خداوندا ز انوارت به من هم روشنى بخشی

رساند مژده‏ها از وصل روى دلبرم یا رب‏

***

یا مدبر الیل والنهار

خفته در بحر غمم یارت تو بیدارم نما

وارهانم از غم و اندوه و هشیارم نما

در مسیر زندگى افتان و خیزان میروم

کاروان سالار، تدبیرى تو در کارم نما

در سراى سینه‏ام جز نقش تو ای یار نیست

پرتوى افکن به بام عشق و بیدارم نما

خسته جان در بیکرانِ غم زبون گم کرده راه

رحمتى بر روح پاک و عشق سرشارم نما

جز تو یا رب، هیچ کس ما را نباشد چاره‏گر

رحمى آخر اى خدا بر حالت زارم نما

***

یا محول الحول والاحوال

دلم غم خانه ی غم‏هاست یا رب

ز جانم شعله‏ها برپاست یا رب‏

سرودى نیست بى غم گفته باشم

زبانم گرم و آتش‏زاست یا رب‏

به دریاى غم افتادم از آغاز

فنا شد عمر و غم برجاست یا رب‏

اثر از قصه‏هاى غصه‏آور

همین بیخوابى شب‏هاست یا رب‏

ز کوزه مى‏ترواد آنچه در اوست

غم از رفتار من پیداست یا رب‏

طراوت داده بر رخ شبنم اشک

رخم پر لؤلؤ و لالاست یا رب‏

به کانونم اگر شورى است برپا

ز فیض ذکر یا رب‏هاست یا رب‏

دلم دریاى غم گردیده اما

گهرهایى در این دریاست یا رب‏

گهرها همچو گل‏هاى بهارند

گلستانم بسى زیباست یا رب‏

اگر باغم در این دنیا منم خوش

به عشق دیدن گل‏هاست یا رب‏

***

حول حالنا الی احسن الحال

دانى دل رمیده کجا مى‏برد مرا

در سرزمین ملک بقا مى‏برد مرا

از نیستى به هست رساند مرا ز شوق

بنگر که از کجا به کجا مى‏برد مرا

یک عمر رهبرش شدم از راه مردمى

از عاطفت به کوى وفا مى‏برد مرا

آنجا که نشانه نیست ز روى و ریا دگر

در دشت پاک صدق و صفا مى‏برد مرا

از غمسراى درد به دارالشفاى دوست

بهر علاج درد و شفا مى‏برد مرا

آن دل که از هوا ننمودم مکدرش

کى سوى پرتگاه فنا میبرد مرا


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط حسن علی نصرتی 96/12/26:: 11:20 صبح     |     () نظر